تقریباً بلافاصله پس از پخش برنامه پرگار با شرکت دو تن از فعالان آزربایجانی سایت بدنام و وابسته به اطلاعات به نام آذری ها که نقش کیهان شریعتمداری را بر علیه حرکت ملی آزربایجان بازی می کند با انتشار نامه ای که فحوای آن به جز فشار بر رسانه ها برای گسترده تر کردن سانسور بر علیه حرکت ملی آزربایجان نبود منتشر شد. صد ها نام نا آشنا که هیچکدام سابقه ای مبنی بر فعالیت و نام آوری در عرصه های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی نداشتند. بجز نام هایی که نویسندگان و گردانندگان سایت بدنام آذری ها را میگردانند یک نام تقریباً برای همه ما آشنا بود . او کسی نبود به جز عیسی سحر خیز روزنامه نگار برجسته ، زندانی سیاسی و فعال سیاسی اصلاح طلب ایرانی که به خاطر نزدیکی اش به خاتمی بسیار شناخته شده است .
بلافاصله انتقاد ها از وی و طیف اصلاح طلب در میان فعالان آزربایجانی شروع شد . من نیز با نوشتن مطلب کوتاه نیم طنز نیم کنایه ای به ایشان اعتراض کردم . اما بلافاصله ایشان امضای بیانیه مزبور را تکذیب کرد . سیاوش دادگر مغز متفکر (!) سایت مزبور که احتمالاً مسئولیت مستقیم این عمل ضد حرفه ای و ضد انسانی را داشته است بلافاصله فردی به نام عیسی سحر خیز حق وردی را از آستین در آورده و مدعی شد او نامه را امضا کرده است . وی با وقاحتی که تنها از بازجویان و شخصی مانند حسین شریعتمداری سراغ داریم به آقای سحز خیز حمله کرد و نوشت : سحر خیز فکر می کند تنها عیسی سحر خیز جهان است و بلافاصله با یادآوری لابی گری پان آذری ها در قضیه به انحراف کشاندن فرهنگستان زبان ترکی و نهاد من در آوردی فرهنگ آزربایجان گفت : قضیه یونسی را فراموش نکنید همانطور که نگذاشتیم فرهنگستان زبان ترکی پا بگیرد سرکوب را هم گسترش خواهیم داد.
اما چرا این سایت بدنام عیسی سحر خیز را برای اینکار انتخاب کرده بود ؟ جواب این سوال به نظر من به سابقه اصلاح طلبان بر میگردد . آقای خاتمی با تاکیدی که بر تخت جمشید ، زبان فارسی و گذشته باستانی ایران داشت راه را برای اولتراناسیونالیست های ایرانی باز کرده بود . از طرف دیگر نمایندگان سیاسی اصلاح طلب مثل اقای غریبانی کمک بسیاری در اختیار برخی گروههای قومی و وابستگان برخی حرکت های قومی رقیب با آزربایجان گذاشته بودند . اشتباهاتی که به محبوب شدن امثال آقای حسنی امام جمعه اورمیه در مقابل اصلاح طلبان بخصوص در اورمیه و عرب آزربایجان انجامیده بود و منجر به فاصله گرفتن بیشتر فعالان ملی آزربایجان از اصلاح طلبان شد .
اشتباهات آقای موسوی و کروبی نیز مزید بر علت شده بود به طوریکه در قضیه جنبش سبز هیچ حرکت تایید آمیزی از آزربایجان مبنی بر تاییداصلاح طلبان دیده نشد. از طرف دیگر اطلاعات ایران تجربه پخش کلیپ جوک گویی اقای خاتمی در یک محفل دوستانه علیه ترک ها را داشت که به تظاهرات محدود در بهبوهه مبارزات انتخاباتی سال 88 منجر شد. لذا اکنون فرصت را از دست نداده و بلافاصله با درج دروغین نام آقای سحزخیز خواستند تا از موج مخالفت های ایجاد شده در بطن حرکت ملی آزربایجان بر علیه اصلاح طلبان نهایت استفاده را نموده و شکاف بین ملت آزربایجان و این طیف سیاسی را به پدر کشتگی تبدیل کنند.
امابا ارسال یادداشت انتقادی اینجانب به آقای سحر خیز ایشان صراحتا این امضا را تکذیب کرده و خواستار اطلاع رسانی در اینخصوص شدند. لذادوستان با توجه به حساسیت مطلب اجابت درخواست نموده و یادداشت کوتاه من در اینخصوص را در سایت های مختلف خبری حرکت ملی آزربایجان درج کردند . بدینوسیله طوطئه سایت بدنام آذری ها به بی آبرویی هرچه بیشتر گردانندگان ان بخصوص سیاوش دادگر منجر شد.در زیر تصویر برخی اسناد و مذاکرات رد و بدل شده در فیس بوک جهت درج در تاریخ تقدیم می گردد.
هدف دیگر اطلاعات تحت فشار قراردادن بنگاههای خبری و غیر خبری مهم ایرانی مثل بی بی سی برای ادامه فضای بلوک خبری و اطلاعاتی بر علیه حرکت ملی آزربایجان و جلوگیری از ادامه گفتگوها در این حد بود تا بدینوسیله ادامه سرکوب ها را به فشار افکار عمومی فارس زبان بخصوص تحصیل کردگان و روشنفکران منصوب کند. این دو فایده را شامل می شد : اول ، فاصله گرفتن بیشتر آزربایجان با مرکز که موجب تضعیف بیشتر جنبش اصلاح طلبی می شد و دوم ، گسترش نا امیدی آزربایجان از ایران و صعود رادیکالیزم که می تواند گزک لازم را در اختیار سرکوب گران برای سرکوب خونین آزربایجان فراهم آورد .