برای نوشتن یا ننوشتن این یادداشت، انگیزههای نسبتاً برابری داشتم. دوست نداشتم بنویسم، چون بیش از این در این مورد، بارها نوشتهام و متأسفانه نتیجهای ندیدهام و دوست داشتم بنویسم، چون برخی از رویدادها و اظهارنظرهای ماههای اخیر، انگیزهام را برای اینکه شاید این بار ماجرا اندکی فرق داشته باشد و شاهد تغییراتی در رویۀ برخورد با افرادی امثال من در کشور باشیم، بیشتر میکرد.
عجله نکنید بیش از این معطل نمیگذارم. آنچه برانگیزانندهام برای نوشتن این یادداشت بود، برخی اظهارات نسبتاً امیدوارکنندۀ آقای یونسی، معاونت محترم اقوام و اقلیتهای رئیسجمهوری دربارۀ زبانهای غیرفارسی موجود در کشور و نیز انتشار پیشنویس حقوق شهروندی بود.
من ایرانی ترکزبان و نویسندهای هستم که آثارم به دو زبان فارسی و ترکی منتشر میشود. هرچند نوشتن و انتشار آثارم را از مجلات ترکی سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی شروع کردهام، ولی اکنون تعداد کتابهای فارسیام بالغ بر ۶۰عنوان میشود که در کنار قریب ۱۵کتاب ترکیام و نیز مقالات و نوشتههای فراوانم در مطبوعات فارسی و ترکی، کارنامۀ قلمی مرا تشکیل میدهد. من وقتی به فارسی مینویسم، شهروند درجۀ یک هستم. برای انتشار آثارم با من قراردادهای خوب و قابل قبولی بسته میشود، به راحتی مجوز میگیرم، با وجود فرهنگستان زبان و ادب فارسی، کاری با نوع رسمالخط نوشتههایم ندارند، حتی میتوانم بدعت بگذارم و مثلاً حتی را حتا بنویسم، برای آثارم مراسم رونمایی برگزار میشود، در جشنوارهها برگزیده میشوم، در فرهنگسراها جلسۀ نقد و بررسی کتابهایم برقرار میشود، کتابهایم به مدرسهها راه پیدا میکنند، و چون شناخته شدهام، اکنون دیگر من برای ناشران گربهرقصانی میکنم و در یک کلام لذت شهروند درجۀ یک فارسینویس بودن را بهرغم آنکه ترکم، میچشم.
ولی وقتی ترکی مینویسم، تازه دردسرهایم شروع میشود، تو گویی همهچیز در حال دستبهدست دادن است تا به تو یادآوری کند، لازم نیست به زبان مادریات بنویسی؛ این زبان، زبان شهروندان درجۀ ۲ یا حتی ۳ است؛ چرا خودت را اذیت میکنی، فارسی بنویس تا کامروا شوی.
وقتی ترکی مینویسم، حقالتألیفی در کار نیست، برای چاپ کتابت، خودت باید سرمایهگذاری کنی، به دلیل نبودن فرهنگستان زبان مادریات و عدم تصویب رسمالخط مصوب گروه مرجع نویسندگان، شاعران و محققان زبانشناس ترک زبان در مجامع رسمی و دولتی،برای مثال از سوی وزارت ارشاد وادارت میکنند رسمالخط رایج، صحیح و سهل القرائت خودت را عوض کنی و غلط بنویسی و اگر توانستی از هفتخوان مجوز بگذری، کتابت از مرکز پخش درستی برخوردار نیست و تمامی محاسنی را که در صورت انتشار کتاب به زبان فارسی، میتوانستی از آنها برخوردار شوی را به یکباره از دست میدهی.
علت اینکه نمیخواستم این یادداشت را بنویسم، تجربههایی است که در سالهای گذشته- دور و نزدیک- در ارتباط با زبان مادریام پشت سر گذاشتهام. درست است که این روزها، حرفها و مصاحبههای آقای یونسی دربارۀ زبانها و حقوق اقوام- که البته در مورد درستی یا نادرستی این واژۀ اقوام و این که همۀ آنها قوم هستند یا ملت، زبانند یا نیمزبان،لهجه هستند یا چیز دیگر هم باید در مجالی دیگر سخن گفته شود- امیدوارکننده به نظر میرسد، ولی تا چند اقدام عملی و حذف محدودیتها را در این ارتباط نبینم، کماکان خودم را شهروند درجۀ ۲ یا حتی ۳ به شمار میآورم.
برای آنکه آقای یونسی و مشاوران ایشان که به دنبال تحقق وعدۀ انتخاباتی دکتر روحانی دربارۀ اقوام هستند، با برخی دغدغههای شهروندان ترکزبان ایران که من هم جزوی از آنها هستم، آشنا شوند، بعضی از اتفاقات و واقعیات موجود در این زمینه را بیان میکنم که به طور غیرمستقیم، به اقوام متکلم به زبانهای غیرفارسی القا میکند دست از سر زبان مادری خود بردارند و فارس شوند. اینها همه، یا جزو موارد رایج در زندگی روزمرۀ ماست یا تجربههای زیستهای است که برای نگارنده رخ داده است:
* تابو بودن زبان ترکی در برنامههای سیما: ترکی رایج در صداوسیمای ۴ استان ترکنشین شمالغرب کشور، به غیر از چند برنامۀ معدود، زبانی مندرآوردی و مشحون از کلمات فارسی است که در جملات اداشده، فقط افعالش ترکی است. این زبان را افرادی که فارسی نمیدانند، نمیفهمند. این زبان، تحقیر زبان اصیل پدران و مادران ماست. از اینکه بگذریم، تلقین غیرعلمی بودن زبان ترکی در بخشهایی از کار تولیدات این رسانه است. مثلاً تیتراژ هیچ برنامهای، حتی اگر تمام برنامه ترکی پخش شود، ترکی نوشته نمیشود. اسامی برنامهها به عمد غلط نوشته میشود (قیش گجهلری، آی ایشیقی، اوشاخلار و… که نگارش هر 3 از لحاظ رسمالخط ترکی غلط است)، برنامههای علمی، سیاسی و تحلیلی اصلا و ابدا به این زبان پخش نمیشود و…
از شاهکارترین مواردی که اخیراً دیدم، برنامۀ کودکی بود که در روز شهادت امامرضا(ع) از سیمای آذربایجانغربی پخش میشد. دخترخانمی مؤقر، با ترکی نسبتاً قابل قبولی از امامرضا(ع) و فضایل ایشان سخن میگفت. اگر برنامه به خوبی پیش میرفت، میتوانستیم تأثیر تربیتی آن را شاهد باشیم. این مجری نوجوان، در بخشهایی از پلاتویی که میخواند، به بیان احادیثی از امامرضا(ع) میپرداخت و آنها را از روی متنی که در دست داشت، میخواند و جالب اینجا بود که هر جا میخواست احادیث را بخواند، از ترکی به فارسی تغییر زبان میداد و دوباره ادامۀ صحبتش را ترکی بیان میکرد. این یعنی القای اینکه زبان تو، حتی قابلیت این را ندارد که روی کاغذ نوشته شود و حدیث را فقط میتوان فارسی خواند.
از اینها که بگذریم، اصرار عجیب صداوسیماییها در «آذری» خواندن ما «ترک»هاست، به نظر میرسد نوعی عمد و عناد در این ارتباط وجود دارد. حتی دیده شده است که مجری برنامهای، بلافاصله بعد از ترک نامیدن میهمانی در یک برنامه، به دلیل تذکری که از گوشی به او داده شده ، عذرخواهی کرده و او را آذری خطاب کرده است. این کار، استمرار سیاست رژیم ستمشاهی است. البته از حق نگذریم که در ادبیات دولتمردان فعلی، کمتر شاهد این بروز اشتباه رایج بودهایم و حتی آقای یونسی، به صراحت ما را ترک مینامد که فعلاً از ایشان سپاسگزاریم.
* بیسیاستی آموزشوپرورش دربارۀ کتابهای ترکی: سال گذشته آموزشوپرورش، برای تجهیز کتابخانههای مدارس کشور رقمی معادل ۱۶ میلیارد تومان کتاب توزیع کرد. این کار و نیز فعالیتهای برخی شهرداریها و استانداریها و نیز رقم ۱۶ میلیارد تومان، هرچند بسیار کم و در مقابل حیفومیلها و اختلاسهایی که در ۸سال اخیر در برخی سازمانها و ارگانهای دولتی صورت پذیرفته، ناچیز است، ولی برای سازمانی مانند آموزشوپرورش، بسیار قابل توجه است. پرسش ما دستاندرکاران زبان و ادبیات ترکی از مسئولان آموزشوپرورش در مورد اینکه از این رقم، چه سهمی به استانهای شمالغرب کشور رسیده و از این سهم چه میزان کتاب ترکی بین مدارس توزیع شده است، هنوز پاسخی دریافت نکرده است. اگر ما شهروند درجۀ ۲ یا ۳ نیستیم، کتابهایمان که به طور رسمی منتشر شدهاند، باید بتوانند همچون کتابهای فارسی به راحتی در اختیار مدارس قرار گیرند. اگر قرار است ناشر و نویسندۀ فارسزبان از این مساعدت بهرهمند شود، چرا این حق شهروندی به ناشر و نویسندهای که کتاب ترکی تولید کردهاند، نرسد؟
در این ارتباط، اشاره به یک مورد خاص که برای خودم رخ داده، خالی از لطف نیست. سال گذشته توسط یک ناشر، دو کتاب از اشعار کودکانۀ من و استاد حبیب فرشباف در تهران منتشر شد. در برنامۀ درسی دورۀ پیش از دبستان که توسط شورای عالی آموزشوپرورش (بالاترین نهاد قانونگذاری در نظام آموزشی کشور) تصویب شده، از استانها و مدیران و مربیان پیشدبستانی خواسته شده است، در کنار سرودها و اشعار فارسی، شرایطی فراهم شود که کودکان هر منطقه حتماً (این تأکید در برنامه وجود دارد) سرودها و اشعاری به زبان مادری خود را هم در مرکز پیشدبستانی فرا بگیرند.
بر اساس مفاد همین برنامه، شرحی برای هر دو کتاب آماده کردیم و چون رسمی بودن زبان فارسی در کشورمان را قبول داریم، در هر دو کتاب فقط اشعار را که بر اساس واحدکارهای مصوب آموزشوپرورش سروده شده بودند، به ترکی نوشتیم و همۀ توضیحات و راهنماییهای مربیان را به فارسی درج کردیم. هر دو کتاب، به تأیید طرح سامانبخشی کتابهای آموزشی وزارتخانه هم رسید و ما امیدوار از اینکه کتابها به راحتی به مدارس راه خواهند یافت با هر ۴ استان شمالغرب کشور مکاتبه و با همین توضیحاتی که ذکر شد، نسخهای از کتابها را برای مسئولان استانها ارسال کردیم.
خبری نشد. من به دلیل آشنایی با مسئولان آموزشوپرورش استانها و ارتباطاتی که از طریق کارهای آموزشی و البته کتابهای فارسیام- که به راحتی و بدون دردسر به مدارس راه مییابند- با آنها دارم، شخصاً به مذاکرۀ و در دو مورد، ارتباط حضوری با مسئولان ارشد استانها روی آوردم. هر چند برخی از این افراد در دولت جدید نیستند، ولی به دلیل ملاحظات شخصی و شغلی، اسامی آنها را ذکر نمیکنم. ولی مسئولان ارشد هر ۴ استان به من گفتند درست است که کتابها بر اساس برنامۀ درسی مصوب آموزشوپرورش نوشته شده و از هر لحاظ مورد تأیید است، ولی ما نمیتوانیم آنها را به مدارس معرفی کنیم. در این میان، یکی از آنها از قوانین نانوشته حرف زد، دیگری پای مسئولان امنیتی استانش را پیش کشید و دیگری گفت نمیخواهد سری را که درد نمیکند، دستمال ببندد و کتابهای ما تنها به لطف برخی از مدیران و مربیان پیشدبستانها که واهمۀ سیاسی- امنیتی و ترس از ارشدیت و سمتشان نداشتند، در برخی مراکز توزیع شد و البته به لطف چند خیر و انجمن مردمنهاد، به میان کودکان زلزلهزده هم راه یافت.
* تابو بودن صحبت کردن دربارۀ حقایق زبانی: برای اطلاع آقای یونسی، که خود تجربۀ سخت صدارت بر وزارت اطلاعات را پشت سر گذاشته است، باید بگویم اکنون آنچنان شرایطی پدید آمده است که صحبت کردن دربارۀ حقوق زبانی، به یک تابو تبدیل شده و دمدستترین برچسب هم، انگ «تجزیهطلبی» و «پانگرایی» است. من هر گاه خودم را معرفی میکنم، میگویم: «ایرانی ترکزبان، که رسمی بودن زبان فارسی در چارچوب قوانین موجود را میپذیرم و بر اساس همین قوانین موجود، دوست دارم به زبان مادری خودم بنویسم، سخن بگویم و آثارم را منتشر کنم.»
جناب آقای یونسی! اعتراض من در پاییز سال ۱۳۹۱ به درج شعری از آقای حدادعادل در کتاب درسی سال ششم ابتدایی که در قالب انتشار مقالهای در مطبوعات و برخی سایتها و وبلاگها بازتاب یافت، و در آن به شکل علمی، متعرض درج قطعه شعر ایشان در مورد فارس کردن جعلی مردم تبریز در کتاب درسی مذکور شده بودم، اگر چه ۳ ماه بعد با صدور بخشنامهای از سوی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی از برنامۀ درسی دانشآموزان ۴ استان شمالغرب کشور حذف و در مهرماه ۹۲ کلاً از کتاب درسی فارسی ششم کنار گذاشته شد؛ ولی باعث برکناری ناگهانی من از کلیۀ سمتهای اداری- آموزشیام در معاونت پژوهشی وزارت آموزشوپرورش نیز شد. پیام غیرمستقیم این اقدام، آن است که اگر من میخواهم شهروند درجۀ ۲نباشم، نباید کاری به این چیزها داشته باشم.
به نظر میرسد سالهاست عدهای یکتنه در نهادهای تصمیمگیرنده در مقابل خواست قومیتهای گوناگون کشور دربارۀ حقوق زبانی ایستادهاند و هر طرح و مصوبه و اقدامی را که درصدد است حقوق قانونی و فطری شهروندان ایرانی غیرفارسیزبان را به آنان اعطا کند، وتو میکنند.نمونه اخیر این اقدام را در مورد اظهارنظر مخالف تمامی اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی به سرپرستی آقای حداد عادل در مورد آموزش زبانهای محلی در استانهای غیر فارس زبان ملاحظه کردیم که موجب شگفتی همگان شد و بازتابای خوبی هم در مطبوعات یافت.
من ایرانی ترکزبانم که میخواهم وقتی ترکی مینویسم، ترکی میخوانم، برنامه و فیلم ترکی میشنوم و میبینم، به آموزش زبانی فرزندانم میاندیشم، تاریخ، فولکلور، ادبیات و گذشتۀ همزبانانم را مرور میکنم، احساسی همانند شهروندان درجۀ یک این کشور داشته باشم و به هیچ روی، به گفتۀ دکتر روحانی، ریاست محترم جمهوری، به دنبال کشاندن این حس به زیرزمین و فعالیتهای دور از چشم نباشم.
اکنون ۷ ماه است که سوسوی امیدی برای ما ایجاد شده است. قبل از ۲۴خرداد ۹۲ میپنداشتیم که این بار هم طرح مسئله اقوام و امتیازهای زبانی و حقوق شهروندی، شعاری است انتخاباتی؛ با این وجود چون این سخنان را از زبان فردی معقول و حقوقدان میشنیدیم، چراغ امیدمان را روشن نگه داشتیم. با ایجاد معاونت و بخش ویژه در ریاستجمهوری، این امیدواری قدری افزون شده است. ما منتظریم، منتظریم به اینکه، پس از چندی، موقع معرفی خودمان، صرفاً بگوییم: «من ایرانیام!» چون میدانیم که هر ایرانی، ضمن اینکه از حقوق شهروندی کافی برای بهرهبرداری از امتیازات زبان رسمی کشورش برخوردار است، اجازه دارد از زبان مادریاش هم در کلیۀ شئونات زندگی رسمی و شخصیاش، به راحتی و بدون اینکه احساس درجۀ ۲ یا حتی درجۀ ۳ بودن کند، بهره ببرد. ما منتظر و امیدواریم. لطفاً ما را ناامید نکنید.
.........................................................................
مرتضی مجدی فر مدیر نشریات و پژوهش هاى وزارت خانه اموزش پروش ایران بود که به دنبال اعتراض به چاپ شعر معروف حدادعادل در کتب فارسی از سمت خود عزل گردید .و از ایسان تاکنون ۱۵ کتاب به زبان ترکی از جمله “کوچه لره سوسپمیشم”، “آپارمنی “، “آلتینجی امام: حضرت جعفر صادق علیهالسلام ” و … چاپ گردیده است . وی همچنین آثار ناظیم حکمت و رسول رضا را به فارسی ترجمه و منتشر نموده است .
مرتضی مجدی فر مدیر نشریات و پژوهش هاى وزارت خانه اموزش پروش ایران بود که به دنبال اعتراض به چاپ شعر معروف حدادعادل در کتب فارسی از سمت خود عزل گردید .و از ایسان تاکنون ۱۵ کتاب به زبان ترکی از جمله “کوچه لره سوسپمیشم”، “آپارمنی “، “آلتینجی امام: حضرت جعفر صادق علیهالسلام ” و … چاپ گردیده است . وی همچنین آثار ناظیم حکمت و رسول رضا را به فارسی ترجمه و منتشر نموده است .
• متولد ۱۳۴۲، تبریز.
• دانشآموختة دورۀ تربیت معلم در سطح کاردانی، مهندسی صنایع در دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترای مدیریت آموزشی.
• مدیرتولید و سرویراستار علمی انتشارات پیشگامان پژوهشمدار.
• عضو انجمن مدیریت آموزشی ایران و عضو پیوسته انجمن ترویج علم ایران.
• شاغل در آموزشوپرورش از ۱۳۶۰ تاکنون در سمتهای گوناگون (معلمی، معاونت مدرسه، مدیر امور آموزشی در ردههای گوناگون، مسئول پژوهشی، مدرس مرکز آموزش عالی فرهنگیان و جز آنها).
• اشتغال در مجموعه مجلات رشد وابسته به وزارت آموزشوپرورش از ۱۳۸۰ تاکنون.
• مسئول مرکز مطالعه و یادگیری دانشگاه تربیت معلم و برگزاری کارگاههای آموزشی و تدریس در این دانشگاه (۱۳۸۷ تا ۱۳۸۱).
• عضویت در شوراهای تخصصی و معتبر وزارت آموزشوپرورش، دانشگاه تربیت معلم، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و جز آنها.
• برگزاری دهها کارگاه آموزشی دربارة شیوههای یاددهی- یادگیری، مدیریت آموزشی و تکنولوژی آموزشی برای معلمان و مدیران میانی و ارشد آموزشوپرورش در سراسر کشور و نیز برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی گوناگون برای مدیران و کارکنان صنایع، وزارتخانهها و ادارات دولتی (از ۱۳۶۹تاکنون).
• تدریس در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی از جمله دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تربیت معلم، دانشگاه آزاد اسلامی و جز آنها.
• تدریس در دورههای ویژة شرکت نفت، ماشینسازی تبریز، موتوژن، آکامفلز، سولیران، رادیاتورسازی، ابزاران، ایرانخودرو، کمباینسازی اراک، گلرنگ، اشیمشی، واحدهای گوناگون شیلات کشور و دهها شرکت ایرانی.
• مجری نظام مدیریت مشارکتی در ۷کارخانة زیر پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، ۷ واحد از زیرمجموعههای شیلات ایران در سراسر کشور و نیز ادارة کل آمار و اطلاعات وزارت کشاورزی.
• مبتکر طرح ویژۀ آموزش نیروی انسانی با استفاده از مطالعات موردی در وزارت آموزشوپرورش و تدوین حدود ۳۰ مطالعة موردی (Case study) بر اساس مسایل و رویدادهای نظام آموزشوپرورش ایران.
• حضور در چندین سمینار خارجی و نزدیک به ۵۰ گردهمایی داخلی دربارة مدیریت، تکنولوژی آموزشی و روشهای آموزشی در مقام یادگیرنده.
• راهنما و مشاور دهها پایاننامة دانشجویی در دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم تربیتی و مدیریت آموزشی.
• همکاری با بیشتر نشریات ترکیزبان از ۱۳۵۷ تاکنون.
• طراحی، راهاندازی و سردبیری هفتهنامة ترکی فارسی اختر تا شماره ۲۳(سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱).
• انتشار آثار در ترکیه، جمهوری آذربایجان، سوئیس، آمریکا، آلمان، کانادا و یوگسلاوی(سابق).
• سردبیری مجلة رشد آموزش ابتدایی، نشریة ویژة آموزگاران دورة دبستان(از مهر ۱۳۸۴)
• عضو شورای سردبیری سالنامة رشد در فاصلة سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵.
• طراحی، راهاندازی و عضویت در شورای برنامهریزی مجلة رشد مدیریت مدرسه، نشریة مدیران مدرسهها (از مهر ۱۳۸۱ تاکنون)
• عضویت در تحریریة روزنامة همشهری از بدو انتشار، دبیر گروه فرهنگی هنری و نیز علمی فرهنگی این روزنامه به مدت ۱۱سال، انتشار دهها مقاله، یادداشت، ترجمه، شعر و جز آنها در این روزنامه، همچنین انتشار صفحات به زبان ترکی برای مناطق ترکزبان در روزنامة همشهری به مدت یک سال، در ۱۳۸۵.
• برگزیدة جشنوارة معلمان مؤلف در سال ۱۳۷۲، برگزیدة جشنوارۀ مدرسان مؤلف مراکز آموزش عالی فرهنگیان در ۱۳۷۸، تقدیر شده در همایش استاد گنجعلی صباحی به مناسبت تألیف آثار به زبان ترکی، برگزیدة جایزة ادبی رسول رضا در جمهوری آذربایجان در ۲۰۰۵م، برگزیدة جشنوارة رشد در ۳ بخش در ۱۳۸۶، برگزیدة جشنوارۀ داستاننویسیسونای به زبان ترکی در ۱۳۸۶، برگزیدة جشنوارة کتاب فصل در پاییز ۱۳۸۷ برای فرهنگنامة نامآوران، برگزیدة جشنوارة ۵سالانة کتابهای حوزة فرهنگ و ادبیات آذربایجان (۱۳۸۲ تا ۱۳۸۷) یادوارة استاد هلال ناصری برای کتاب «قارا دوواق»، برگزیدۀ کتاب سال ایران برای فرهنگنامۀ نامآوران در بهمن ماه ۱۳۸۸، منتخب هشتمین جشنواره کتابهای آموزشی رشد برای مجموعه کتابهای توسعة سواد خواندن در کلاس درس (ازوپ، لافونتن و بیدپا در کلاس درس ) در ۱۳۸۹ و منتخب کتاب فصل زمستان ۱۳۸۹برای کتاب «رنگینکمان پژوهش».
آثار فارسی
۱. بستة آموزشی چیست؟. نشر چاپار فرزانگان. ۱۹۲ صفحه. ۱۳۸۶ (چاپ جدید).
۲. اصول مدیریت و رهبری آموزشی. نشر سرنا. ۳۶۰ صفحه. ۱۳۷۱.
۳. انضباط مثبت در کلاس درس. نوشتة جین نلسون، لین لات و اچ. استفان گلن(ترجمه به فارسی همراه با دکتر غلامرضا حاجیحسیننژاد). نشر امرود. ۲۴۰ صفحه. ۱۳۹۰(چاپ دوم).
۴. مدیریت آموزشگاهی در عمل(۱۲مطالعة موردی مستندسازی شده بر اساس تجربههای مدرسهای). انتشارات مدرسه. ۹۶صفحه. ۱۳۹۰(چاپ ششم).
۵. مدرسه و کیفیت گرایی در روابط انسانی. انتشارات مدرسه. ۱۹۲صفحه. ۱۳۸۹(چاپ سوم).
۶. چون که 100 آمد (صد راز طلایی برای موفقیت در مدیریت پر رمز و راز آموزشی). نشر آمیتیس. ۸۰صفحه. ۱۳۸۸(چاپ دوم).
۷. معاون، یک مدیر است. نشر امرود. ۱۹۶صفحه. ۱۳۸۹(چاپ ششم).
۸. مدرسة موفق، مدیر موفق. نشر پیک بهار. ۲۰۸صفحه. ۱۳۹۰(چاپ چهارم).
۹. هنر خوب رهبری کردن (مروری بر اندیشههای مدیریتی کونوسوکه ماتسوشیتا). نوشتة کاتسوهیکو اگوچی(ترجمه به فارسی همراه با وحیدرضا نعیمی)، انتشارات پیشگامان پژوهشمدار.۱۵۲ صفحه.۱۳۹۰.
۱۰. ۵۰۱نکته برای معلمان. نوشتة رابرت. دی رمزی (ترجمه به فارسی همراه با وحیدرضا نعیمی). انتشارات قدیانی. ۱۲۰ صفحه. ۱۳۹۱(چاپ چهارم).
۱۱. نوآوری در یادگیری با تکالیف درسی خلاق.( تألیف و مطالعة تطبیقی همراه با زری آقاجانی). انتشارات امرود. ۸۴صفحه. ۱۳۸۹.
۱۲. سلسله مباحثی در تکنولوژی و تکنولوژی آموزشی. نشر انیس. ۲۵۸صفحه. ۱۳۷۱(همراه با گروه مؤلفان).
۱۳. طرح درس، نرمافزاری مناسب در تکنولوژی آموزشی (ویرایش پنجم). نشر چاپار فرزانگان. ۱۶۰ صفحه. ۱۳۷۹.
۱۴. کودک کلاس اولی من! انتشارات دانشگاه تربیت معلم.۲۸۲صفحه. ۱۳۸۰(ویرایش جدید).
۱۵. مطالعات موردی در راهبردهای یاددهی- یادگیری.نشر طلوع. قم.۱۶۰صفحه. ۱۳۷۵(همراه با اکبر قاسمیان مقدم).
16. مهارتهای آغازین (۹۹روش برای شروع بهینة تدریس توسط معلمان). نشر چاپار فرزانگان. ۱۲۸صفحه. ۱۳۷۹.
۱۷. مدیریت در کلاس درس بر اساس تجربیات مدرسهای. نشر چاپار فرزانگان. ۶۴صفحه. ۱۳۷۴.
۱۸. تفویض اختیار و عدم تمرکز. نشر مرکز تحقیقات و خدمات خودکفایی ایران. ۴۸صفحه. ۱۳۶۹.
۱۹. ابزارهای گروههای کیفیت و بهرهوری. نشر مرکز تحقیقات و خدمات خودکفایی ایران. ۴۸ صفحه. ۱۳۶۹.
۲۰. سیستمهای اطلاعاتی و مدیریت مشارکتی. نشر مؤسسه مطالعات و برنامهریزی آموزشی. ۴۸صفحه. ۱۳۷۶.
۲۱. مرکز یادگیری چیست؟ نشرمعاونت آموزشی سازمان آموزشوپرورش شهر تهران. ۴۸صفحه. ۱۳۷۶.
۲۲. هوش، مهارت، ریاضی (مجموعه راهبردهای اجرایی برای افزایش مهارتهای آموزشی). نشر گهر. 96 صفحه. ۱۳۷۳(چاپ سوم).
۲۳. ارزشیابی ارزیابان در نظام مدیریت مشارکتی. نشر مرکز تحقیقات و خدمات خودکفایی ایران. ۶۴ صفحه. ۱۳۷۰.
۲۴. بدن انسان (نوشتة لئونید ملچاکو). ترجمه به فارسی. انتشارات گوتنبرگ. ۹۶صفحه. ۱۳۶۴.
۲۵. خون، بیماریها، ویتامینها (ترجمه به فارسی از ۲۲مقالة خارجی). انتشارات گوتنبرگ. ۳۶۰ صفحه. ۱۳۷۱.
۲۶. بستة آموزشی فرزندپروری.(همراه با دکتر فاطمه امینیان، دکتر فریده حمیدی و دیگران)، مؤسسة علمی آموزشی اشارهها و نکتههای زندگی. ۱۰بروشور آموزشی ۶صفحهای در یک قاب. ۱۳۸۸ (چاپ مکرر).
۲۷.بستة آموزشی مهارتهای زندگی (همراه با دکتر فاطمه امینیان، دکتر فریده حمیدی و دیگران). مؤسسۀعلمی آموزشی اشاره ها و نکتههای زندگی. ۱۰بروشور آموزشی ۶ صفحهای در یک قاب. ۱۳۸۸(چاپ مکرر).
۲۸. دبیر هیئت علمی ویژهنامة آموزشی.ماهنامة گزارش. ضمیمۀشمارۀ ۵۵ مجلة گزارش. ۱۱۰ صفحه. شهریور۱۳۷۱.
۲۹. مقدمه، شرح و آمادهسازی کتاب لذت یادگیری. مجموعة سخنرانیهای دکتر غلامرضا حاجیحسیننژاد. نشر آمیتیس.۸۰صفحه. ۱۳۸۶(چاپ جدید).
۳۰. میمون در کنسرت شبانه (مجموعه داستانهای کوتاه). نشر قو. ۸۰ صفحه، ۱۳۹۰.
۳۱. یک جفت از چشمان دنیا (ترجمة منظومة رنگها، اثر رسول رضا، شاعر آذربایجانی به فارسی)، نشر قو، ۱۰۰صفحه، ۱۳۸۲.
۳۲. بسیار سپاسگزارم از به دنیا آمدنم! ( ترجمة اشعاری از دوران زندگی ناظم حکمت، شاعر معاصر ترک)، نشر امرود، ۶۴صفحه، ۱۳۸۷.
۳۳. فرهنگنامة نامآوران (شرححال۱۲۰۰ شخصیت ایرانی و خارجی). نشر طلایی.۴۰۰ صفحه. ۱۳۸۷ ( همراه با گروه مؤلفان).
۳۴. در همین نزدیکی (جلد اول ازکتاب مدرسه- مجموعهای دربارة دوستی و دوستیابی برای نوجوانان و جوانان). نشر فرهنگسرای مدرسه (اندیشه). ۶۴صفحه. ۱۳۸۶( همراه با ابراهیم اصلانی و دکتر لیلا سلیقهدار).
۳۵. و اکنون زندگی ( جلد دوم از کتاب مدرسه- مجموعهای دربارۀ مدیریت بر خود، خودیابی و ارتباط با خود برای نوجوانان و جوانان). نشر فرهنگسرای مدرسه(اندیشه).۶۴ صفحه. ۱۳۸۶ (همراه با ابراهیم اصلانی و دکتر لیلا سلیقهدار).
۳۶. راهنمای ورود به دورۀ راهنمایی تحصیلی (همراه با ابراهیم اصلانی و دکتر لیلا سلیقه دار). نشرامرود.۶۰صفحه.۱۳۹۰(چاپ هفدهم).
۳۷. ازوپ در کلاس درس. جلد اول از مجموعه کتابهای توسعة سواد خواندن در میان دانشآموزان دبستانی. نشر امرود، ۹۶ صفحه، ۱۳۸۸.
۳۸. لافونتن در کلاس درس. جلد دوم از مجموعه کتابهای توسعة سواد خواندن در میان دانشآموزان دبستانی. نشر امرود. ۱۱۶صفحه. ۱۳۸۹.
۳۹. بیدپا در کلاس درس. جلد سوم از مجموعه کتابهای توسعة سواد خواندن در میان دانشآموزان دبستانی. نشر امرود. ۱۱۶صفحه. ۱۳۹۰.
۴۰. ۲۲۲ نکته برای پدران و مادران (همراه با ابراهیم اصلانی و دکتر لیلا سلیقهدار)، نشر امرود. ۱۰۸ صفحه. ۱۳۸۹(چاپ دوم).
۴۱. گنج موفقیت (راهنمای درسخواندن برای دانشآموزان دبستانی). همراه با ابراهیم اصلانی و دکتر لیلا سلیقهدار، نشر رزمندگان، ۸۰صفحه،۱۳۹۰(چاپ دوم).
۴۲. رنگینکمان پژوهش (راهنمای پژوهش برای دانشآموزان دبستانی). همراه با ابراهیم اصلانی و دکتر لیلا سلیقهدار. انتشارات مدرسه. ۹۶صفحه. ۱۳۹۰(چاپ چهارم).
۴۳. راهنمای جشنوارة طراحی یک جلسه تدریس ( تألیف همراه با دکتر محرم آقازاده)، سازمان آموزشوپرورش شهر تهران، ۱۸۰صفحه. ۱۳۸۸.
۴۴. ماهنیهای عاشقانه(گزیدة شعر معاصر جمهوری آذربایجان). نشر امرود. ۱۱۲ صفحه. ۱۳۸۹.
۴۵. ۱۰۱ راه برای جلوگیری از نفله شدن در مدیریت (تأملی در دلایل موفق نبودن برخی از مدیران در مدرسههای ایران). نشر پیشگامان پژوهشمدار. ۳۰۴صفحه. ۱۳۹۰.
۴۶. ۴۴بازی خلاق برای کودکان پیش از دبستان. نشر پیشگامان پژوهشمدار. ۱۶۸ صفحه. ۱۳۹۱.
۴۷. ۷ مهارت اساسی برای معلمان (به همراه ضمیمهای دربارة ویژگیهای معلمان حرفهمند در جهان). نشر پیشگامان پژوهشمدار. ۱۲۰صفحه. ۱۳۹۱.
۴۸. آموزگاران و پژوهشهای دانشآمو زی (راهنمای پژوهش مدرسهای برای آموزگاران). همراه با ابراهیم اصلانی و دکتر لیلا سلیقهدار. انتشارات مدرسه. ۹۶صفحه. ۱۳۹۱(چاپ اول).
آثار به زبان ترکی
۱. کوچه لره سوسپمیشم (مجموعه داستانهای کوتاه ترکی). نشر چاپار فرزانگان. ۱۶۰صفحه،۱۳۸۰.
۲. آپارمنی (گزیدهای از سرودههای فارسی پونه ندایی، همراه با ترجمۀ ترکی).نشر امرود. ۱۰۴صفحه. ۱۳۸۷(چاپ دوم).
۳. قارا دوواق (مجموعۀ۲۰ داستانک ترکی همراه با ترجمة فارسی). نشر امرود. ۸۸صفحه.۱۳۹۰(چاپ دوم).
۴. مقدمه، شرح و آمادهسازی مجموعة شعر قیزیل قان. اثر: بختیار نصرت. نشر فرهنگ آذربایجان. ۸۰ صفحه. ۱۳۶۱.
۵. مقدمه، شرح و آمادهسازی مجموعة شعر پنجره دن داش گلیر. اثر: عمران صلاحی. نشر فرهنگ آذربایجان. ۴۸صفحه.۱۳۶۱.
۶. مقدمه، شرح و آمادهسازی مجموعة شعر سئویرم قافلانتیمی. اثر: عزیز سلامی. نشر فرهنگ آذربایجان. ۷۲صفحه. ۱۳۶۱.
۷. مقدمه، شرح و آمادهسازی مجموعة شعر یئرلی ادعا. اثر: بهروز دولتآبادی. نشر فرهنگ آذربایجان.۸۰صفحه.۱۳۶۱.
۸. مقدمه، شرح و آمادهسازی مجموعة شعر سؤنمین گونشلر. ترجمههایی از ادبیات کلاسیک فارسی. اثر: استاد حبیب ساهر. نشر فرهنگ آذربایجان. ۶۴صفحه.۱۳۶۱.
۹. مقدمه، شرح و آمادهسازی مجموعة شعر وجدان سسی. اثر: غلامرضا مجدفر. نشر فرهنگ آذربایجان. ۸۰صفحه.۱۳۶۲.
۱۰. آلتینجی امام: حضرت جعفر صادق علیهالسلام (ترجمه از فارسی، زندگی امام ششم) انتشارات بعثت. ۸۰ صفحه،۱۳۷۱.
۱۱. مقدمه، شرح و آمادهسازی مجموعه شعر یارالی دوُرنا (مجموعه اشعار ترکی زندهیاد عمران صلاحی). نشر امرود. ۲۳۲صفحه. ۱۳۲۹۰.
۱۲. قیرمیزی سئوگی ( عشق سرخ). ( مجموعه داستانهای کوتاه به زبان ترکی با ترجمة فارسی دربارة هواداران تیم فوتبال تراکتورسازی آذربایجان). نشر امرود. ۹۰صفحه. ۱۳۹۱.
۱۳. باخ گؤر کیمدیر؟ نهچی دیر؟ اوُشاق باغچالاری، کودکستان و دبستان اوُشاقلاری اوچون شعر مجموعهسی (آموزش واحدهای کار « آشنایی با مشاغل» و « آشنایی با اعضای خانواده» در قالب شعر برای کودکان مناطق ترکنشین). انتشارات پیشگامان پژوهشمدار. ۱۳۹۱.
۱۴. دامجیلار- دونیا ادبیاتیندان آذربایجان تورکجهسینه ترجمه اوْلان شعرلر (همراه با دکتر محرم آقازاده). انتشارات پیشگامان پژوهشمدار. ۱۳۹۱.