انتشار عکسی از شهر سویوق بولاق (مهاباد فعلی ) که نشان ار ادعاهای ارضی گسترده ، فعال و علنی لابی تروریسم در بدنه حاکمیت دارد انگیزه ای بوجود آورد تا اگرچه سربسته اما تقریباً روشن نکاتی را جهت درج در تاریخ در این باب متذدکر شوم .
از طرف دیگر اخبار بسیار نگران کننده ای از تحرکات شکل جدید تروریسم کردی این بار از نوع داعشی در شهر های آزربایجان منتشر می شود. برابر اطلاعات واصله پرچم داعش در شهر بوکان آزربایجان غربی به اهتزاز در آمده است . لذا واجب دانستم با ذکر مقدمه ای کوتاه به شرح آفات حرکت ملی در مقابله با تروریسم و توسعه طلبی کردی بر علیه اراضی تاریخی ازربایجان و ملت ترک بپردازم .
از طرف دیگر اخبار بسیار نگران کننده ای از تحرکات شکل جدید تروریسم کردی این بار از نوع داعشی در شهر های آزربایجان منتشر می شود. برابر اطلاعات واصله پرچم داعش در شهر بوکان آزربایجان غربی به اهتزاز در آمده است . لذا واجب دانستم با ذکر مقدمه ای کوتاه به شرح آفات حرکت ملی در مقابله با تروریسم و توسعه طلبی کردی بر علیه اراضی تاریخی ازربایجان و ملت ترک بپردازم .
کم و بیش هم زمان و یا کمی قبل از موج جدید هویت طلبی در آزربایجان که با مصا ئب و فداکاریهای مرحوم دکتر هیئت ، مرحوم دکتر ذهتابی و دکتر صدیق شروع و با همراهی نویسندگان و شاعران اندیشمند آزربایجانی ادامه پیدا کرد و نهایتاً تبدیل به موج و حرکتی نوین در تاریخ معاصر شد که اکنون به نام حرکت ملی آزربایجان نامیده می شود ، حرکت مشابه ای در ترکیه و در میان کردها با محوریت عبدالله اوجالان شروع شد که به سبب بافت اجتماعی و اقتصادی اکراد ، نوع متفاوت نگرش دولت های منطقه به آن و نیز مشخصه رهبری اوجالان پروسه تماماً متفاوتی را طی کرد که نتایج عملی تری و بسیار متفاوتی را هم به دنبال داشت .
حرکت ملی آزربایجان مدنی ، آرام و گاهاً سردرگم عمل کرده است . نبود رهبری مشخص و کارزار دیده باعث شده است که حرکت آزربایجان نتایج بطئی داشته و موفقیت قابل توجه و ملموسی نداشته باشد.
برعکس کردها موفقیت های قابل توجهی داشته اند از یک طرف اوجالان و از طرف دیگر بارزانی توانستند با فرصت طلبی و دید سیاسی پراتیک موفقیت های عظیمی برای مردمشان کسب کنند. موفقیت هایی که برای ما آرزوهای سخت و دورو درازی هستند.
به تناسب موفقیت ها ،حرکت کردها تهاجمی تر شده و از یک حرکت آزادی خواهانه و ضد استبدادی تبدیل به حرکتی شوونیستی و توسعه طلب شده است . عملاً شعارهای برتری طلبی و ادعاهای ارضی اکراد در مقابل حرکت ملی آزربایجان قرار گرفته و نگرانی بزرگی در میان دلسوزان و اقشار با تجربه آزربایجانی کرده است . در تاریخ منازعات 250 ساله گاه و بیگاه آزربایجان و عشایر کرد تا همین 30 سال قبل اکراد به شیوه حمله ، غارت و فرار اکتفا کرده و غنایم ناشی از تهاجمات را جمع آوری کرده و بعد از شکست به موطن اصلی خود برگشته و غائله ها تمام می شد. اما از قریب پانزده تا بیست سال گذشته با حمایت هایی که جنگ زدگان کرد عراقی از طرف دولت ایران دیدند در اراضی آزربایجان ساکن و بتدریج تبلیغاتی مبتنی بر ادعای ارضی به خاک آزربایجان خصوصاً استان آزربایجان غربی شروع شد که با قدرت گرفتن حزب کارگران ترکیه این ادعا ها بیشتر شد و رهبری این تبلیغات نیز بر عهده پ ک ک و پژاک قرار گرفت . اکنون لابی های نفوذی کرد در مدیا ی ایرانی و عوامل حکومتی ایران چنان مقتدرانه و وقیحانه عمل می کنند که بیم آن می رود پس از فروپاشی یا تضعیف دولت مرکزی در ایران فجایع عظیمی اتفاق بیافتد که عواقب آن بسیار فراتر از حدس ها و پیشگویی ها باشد.
متاسفانه علیرغم عینیت موضوع و اوج درگیری ها در منطقه و فجایعی که در عراق در حال جریان می باشد قسمت مهمی از فعالین آزربایجانی چشم ها و گوش ها را بسته و درگیر رقابت های عحیب و غریب با هم هستند.
عمده آفات و تهدید ها از نظر نگارنده (تایماز اورمولو ) به شرح زیر است :
1) جریانات چپ و فعالینی که از خواستگاه چپ برخواسته اند به علت ایست در شرایط سی سال گذشته از واقعیات و حقایق دور شده و در دنیایی مصنوعی زندگی می کنند لذا نه درک صحیحی از شرایط جدید دارند و نه پشتوانه مردمی که وارد این منازعه شوند و مسئله را به نوعی حل کنند لذا در فانتزی های نوستالژیک خود غرق شده و قسمتی از طالع ملی آزربایجان را نیز مغروق می سازند.
2) برخی فعالین نسل جدید که خواستگاهشان بدور از اراضی غرب آزربایجان است و به سبب عدم آشنایی دقیق با حساسیت منطقه و تحت تاثیر عقاید هومانیستی و روشنفکرانه و گاهاً برای مطرح شدن در مجالس و محافل روشنفکری مدعی هستند خطر توسعه طلبی کردی به آن جدیتی که مطرح می شود نیست و طرح موضوع عملا در جهت ریختن آب به آسیاب شوونیسم فارس می باشد زیرا دشمن اصلی یعنی شوونیسم فارس دشمنی دو ملت را تشدید می کند و باید فعالین جهت خنثی کردن این تدبیر به گروههای کردی نزدیک شوند و از تبلیغات در این مورد خودداری کنند.
3) برخی تشکل ها و احزاب و یا دستجات آزربایجانی که از نطر سیاسی در حیطه فعالین اکتیو نسل جدید قرار دارند . عمدتا از محور مغان ، قره داغ ، میانه تغذیه می شوند با تئوری عدم تکرار تروریسم کرد . با این توجیه که تکرار خطر تروریسم کردی در واقع نوعی تبلیعات برای تهدیدات ارضی آزربایجان می باشد ازتئوری کمترین واکنش و انعکاس اخبار در این مورد تبعیت کرده و عملا اخبار ایچنینی را در سایت های خود پوشش نداده و در مقالات و تحلیل های خود عملا این مورد را تحریم کرده اند.
4) برخی فعالین آزربایجانی سنی مذهب تحت تاثیر افکار مذهبی اهل سنت به نوعی نقاط مشترک با اکراد داشته و با توجیهات غیر منطقی سعی در تخطئه و یا کم رنگ کردن فعالیت تشکل ها و دستجات و گروههای آزربایجانی در گیر در مسئله می نمایند.
دسته اول و چهارم عملا به سبب اقلیت بودن در تعداد و نداشتن پشتوانه جمعیتی قابل ملاحظه عملا تاثیر زیادی ندارند اما به سبب داشتن برخی امکانات رسانه ای و ارتباطات با مدیای فارس و خارجی مانع برای فعالیت تشکل ها و فعالین حساس در مورد تروریسم و ادعا های ارضی هستند. دسته دوم نیز تقریباًهمین ویژگی را دارند و گاه و بیگاه با نوشتن برخی مطالب و نکات انحرافی به ضعم خود به ایفای نقش می پردازند.
در مورد گروه دوم سوال اساسی از این گروه دوستان این است آیا شما قادر هستید فقط یک حزب و یا حتی یک محفل کوچک کردی پیدا کیند که دچار توهم توسعه طلبی نباشد ؟!اگر سراغ دارید بفرمایید من اولین کسی خواهم بود که پیش قدم در مذاکره خواهم بود.
اما گروه سوم عملاً متاسفانه تبدیل به ترمزی برای حرکت ملی شده اند و متاسفانه با اقدامات خود از ایجاد جبهه واحد بر علیه تروریسم و ادعاهای ارضی جلوگیری میکنند. تحلیل های غلط این گروه ناشی از رقابت خرد کننده جناهی می باشد . در واقع این گروه هر نوع فعالیت فعالین بر علیه تروریسم را به قدرت گرفتن برخی تشکل ها که رهبری و خواستگاهشان اورمیه و شهرهای غربی آزربایجان می باشد تفسیر می کنند و هر بار و به هر ترتیبی که می توانند ترمز هایی در مقابل حرکت قرار می دهند.یاد آوری می کنم برخی اعمال و مشاجراتی که توسط این گروه از اختلافاتی که بر سر مزار شهدای سولدوز در حدود سه سال قبل شروع شد بتدریج باعث از بین رفتن کمیته دفاع از غرب آزربایجان شد. از همین نوع اقدامات بایکوت کردن برخی از فعالین و تشکل ها و نیز انحصاری کردن برخی امکانات حرکت ملی را می توان نام برد.
متاسفانه به سبب برخی محذورات امکان باز کردن بیشتر مسائل وجود ندارد وادامه این مطلب لاجرم به آینده موکول می شود. ولیکن برای درج در تاریخ و ادای وظیفه ذکر این نکته ضروری است که اقدامات این گروهها متاسفانه ضمینه را برای قتل عامی بزرگ و از دست دادن اراضی تاریخی وطن منجر خواهد شد آماده می کند. یا د آوری فجایع صد ساله اخیررا لازم نمیدانم زیرا با اینکه همه اکنون از جیلولوق ، کوردلوق و ارمنی لیق اطلاع دارند ، ترجیح می دهند که انها را فراموش کنند. اما یادآوری می کنم همین 20 سال قبل ارمنی های آماده که همسایه آزربایجان بودند و در موقعیتی که اکنون کردها قرار دارند ، قرار داشتند با فرصت طلبی 20 درصد خاک قسمت شمالی وطنمان را مال خود کردند. آن موقع دشمن اصلی یعنی روس منهزم شده بود اما دشمن پنهان یعنی ارمنی به سرعت وارد عمل شد و هرچه می توانست انجام داد . اکنون نیز بدانید فردای فروپاشی دولت در ایران اکراد ،حاضر و آماده و قبراق با پشتیبانی دولت های خارجی فجایع بس بزرگ تری به بار خواهند آورد . بیایید از ترکمان های عراق و کرکوک بیاموزیم و خاک و ناموس خود را فدای خودبزرگ بینی ها ، شهوت قدرت و رقابت های خود نکنیم . این بزرگ ترین مجادله تاریخی ما است . در حدود سی سال است که جنگ آزربایجان و کردستان شروع شده است و در آینده نزدیک مناقشات بطئی و آرام جای خود را به کشمکش های مسلحانه خواهد داد. فراموش نکنید هیج جنگی یک روزه شروع نمی شود همه جنگ ها از 20-30 سال جلوتر از تاریخ رسمی شروع می شوند.
این بار مفری برای فرار و توجیه نخواهد بود . به تدریج به همه ثابت می شود این مطالب توهم نیست وعین واقعیت است . روشنفکری های احمقانه و ایدئولوژی های شکست خورده باعث نابودی ما خواهند شد. در فردای تاریخ شهوت پرستان قدرت در پیشگاه ملت سرافکنده خواهند ایستاد. به یاد داشته باشید جهان در کنار قدرت مندان بی رحم قرار می گیرد نه محقان ضعیف و تارومار شده . آنانی که خطر تروریسم کرد را قبول ندارند و یا به نوعی سعی در خفیف کردن آن دارند بی شک بزرگ ترین خائنین به ملت و وطن خواهند بود.