نهالستان : وقتی کتابی می خوانید که از فرانسه ترجمه شده و با کلمه ای مواجه می شوید که تلفظ دقیق آن با الفبای فارسی امکان پذیر نیست و مشاهده می کنید مترجم اصل فرانسه کلمه را در پانوشت گذاشته است، تازه مشکل دو تا می شود. فرانسه دانها می گویند نوشتن در فرانسه قاعده دارد،حتما همینطور است. اما کسی که فرانسه نمی داند، اگر سعی در خواندن کلمه کند، به ظن قوی در خوانش آن اشتباه خواهد کرد، بس که شکل نوشتن و خواندن کلمات متفاوت است.
فرض کنید اسم شهر مون پلیه را نمی توانید بخوانید، چگونه MONTPELLIER به خواندن صحیح آن کمک خواهد کرد؟ به همین دلیل وقتی در جمع فرانسه دانها باشم، به شوخی می گویم نام شهر لیون (LYON) در فرانسه را جزو عجایب هفتگانه این کشور می دانم. چون هم لیون نوشته می شود و هم لیون خوانده می شود. چیزی که در زبان فرانسه بسیار نایاب است. بر همین سیاق، اگر از من بپرسند از عجایب هفتگانه آذربایجان یکی را نام ببر، بدون تردید خواهم گفت ایلخچی!، البته با سرنوشتی کاملا متفاوت. ایلخچی شهر کوچکی در نزدیکی های تبریز است. بهترین پیاز قرمز کشور را تولید می کند، همانطور که انگور نماد ارومیه است، پیاز نماد و گرداننده اصلی اقتصاد این شهر است. در زمان پهلوی اول مدرن سازی ظاهری که همه ایران را گرفتار کرده بود در آذربایجان بدبختی مضاعفی به همراه داشت، چون ضدیت با زبان و فرهنگ ترکی، بطور وِیژه در دستور کار بود. روشنفکران آن عصر نشستند و فکر کردند و یک دفعه متوجه شدند که همه ایران از نژاد پاک آریائی است و اگر کمی ژنهای این ملت بررسی شود، بیست و پنج نسل گذشته ایرانیان مستقیما از نسل دارا و جمشید و کوروش و خشایارشاه است. هندوانه بزرگی هم بنام گل سرسبد نژاد پاک زیر بغل آذربایجان گذاشتند، و یک شبه مغان چند صد ساله و بلکه هزار ساله شد: پارس آباد! تقریبا از اسامی ترکی چیزی باقی نماند. البته اگر بخواهیم منصفانه بگوئیم این موضوع مختص آذربایجان و یا خوزستان نبود. نامهای ژیگولی چالوس، نوشهر و بابلسر و رامسر و بهشر هم یادگار همان دوران است. اینکه مردم مازندران متاسفانه خودآگاهی منطقه ای ندارند و بابلسر را به بارفروش ترجیح می دهند مسئله دیگری است. اما در آذربایجان مسئله فقط ژیگول سازی نبود، ترکی زدائی افراطی نقش اصلی را داشت. تمام رودخانه ها و شهرها و بعضا روستاهای ما را تغییر نام دادند، اما این میان ایلخچی که جای کوچکی هم نبود، همچنان ایلخچی باقی ماند. باید توجه داشت نام این شهر اساسا با الفبای عربی قابل نوشتن نیست و آنچه که نوشته شده حداکثر امکان الفبای عربی فارسی برای نوشتن آن است. این نام نه تنها کاملا ترکی است بلکه در نظام آوائی فارسی غیر قابل بیان است. بیشترین استعداد تغییر نام به مثلا نوشین شهر و کوروش آباد و داریوش دژ و این قبیل نامها را داشت، که بطرز معجزه آسائی از زیر دست مدیران پروژه آریائی سازی در رفت. وقتی روستای به مراتب کوچکتر گمچی در ارومیه را به کشتیبان تغییر نام دادند، اصلا عجیب نخواهد بود نام ایلخچی را جزو عجایب هفتگانه آذربایجان بنایم! http://mohammadbb.blogspot.com/2012/05/blog-post.html
فرض کنید اسم شهر مون پلیه را نمی توانید بخوانید، چگونه MONTPELLIER به خواندن صحیح آن کمک خواهد کرد؟ به همین دلیل وقتی در جمع فرانسه دانها باشم، به شوخی می گویم نام شهر لیون (LYON) در فرانسه را جزو عجایب هفتگانه این کشور می دانم. چون هم لیون نوشته می شود و هم لیون خوانده می شود. چیزی که در زبان فرانسه بسیار نایاب است. بر همین سیاق، اگر از من بپرسند از عجایب هفتگانه آذربایجان یکی را نام ببر، بدون تردید خواهم گفت ایلخچی!، البته با سرنوشتی کاملا متفاوت. ایلخچی شهر کوچکی در نزدیکی های تبریز است. بهترین پیاز قرمز کشور را تولید می کند، همانطور که انگور نماد ارومیه است، پیاز نماد و گرداننده اصلی اقتصاد این شهر است. در زمان پهلوی اول مدرن سازی ظاهری که همه ایران را گرفتار کرده بود در آذربایجان بدبختی مضاعفی به همراه داشت، چون ضدیت با زبان و فرهنگ ترکی، بطور وِیژه در دستور کار بود. روشنفکران آن عصر نشستند و فکر کردند و یک دفعه متوجه شدند که همه ایران از نژاد پاک آریائی است و اگر کمی ژنهای این ملت بررسی شود، بیست و پنج نسل گذشته ایرانیان مستقیما از نسل دارا و جمشید و کوروش و خشایارشاه است. هندوانه بزرگی هم بنام گل سرسبد نژاد پاک زیر بغل آذربایجان گذاشتند، و یک شبه مغان چند صد ساله و بلکه هزار ساله شد: پارس آباد! تقریبا از اسامی ترکی چیزی باقی نماند. البته اگر بخواهیم منصفانه بگوئیم این موضوع مختص آذربایجان و یا خوزستان نبود. نامهای ژیگولی چالوس، نوشهر و بابلسر و رامسر و بهشر هم یادگار همان دوران است. اینکه مردم مازندران متاسفانه خودآگاهی منطقه ای ندارند و بابلسر را به بارفروش ترجیح می دهند مسئله دیگری است. اما در آذربایجان مسئله فقط ژیگول سازی نبود، ترکی زدائی افراطی نقش اصلی را داشت. تمام رودخانه ها و شهرها و بعضا روستاهای ما را تغییر نام دادند، اما این میان ایلخچی که جای کوچکی هم نبود، همچنان ایلخچی باقی ماند. باید توجه داشت نام این شهر اساسا با الفبای عربی قابل نوشتن نیست و آنچه که نوشته شده حداکثر امکان الفبای عربی فارسی برای نوشتن آن است. این نام نه تنها کاملا ترکی است بلکه در نظام آوائی فارسی غیر قابل بیان است. بیشترین استعداد تغییر نام به مثلا نوشین شهر و کوروش آباد و داریوش دژ و این قبیل نامها را داشت، که بطرز معجزه آسائی از زیر دست مدیران پروژه آریائی سازی در رفت. وقتی روستای به مراتب کوچکتر گمچی در ارومیه را به کشتیبان تغییر نام دادند، اصلا عجیب نخواهد بود نام ایلخچی را جزو عجایب هفتگانه آذربایجان بنایم! http://mohammadbb.blogspot.com/2012/05/blog-post.html