توضيح
مهم : كلمه ايران در اواخر سلطنت قاجار و به طور رسمي پس از به قدرت رسيدن
سلسله پهلوي به جغرافياي سياسي فعلي ايران اطلاق شده است . قبل از آن اين
مجموعه از ممالك كه گاهي به صورت متمركز و در اكثر مواقع به صورت غير
متمركز اداره ميشد به نام سلسله هايي كه بر آن حكم مي راندند شناخته ميشده
است. مثلاً پرس قبل از اسلام و صفويه يا خوارزم پس از اسلام . ايران در
شاهنامه فردوسي به كرات تكرار شده و نام سرزميني بوده در
استان فارس و
قسمتي از استان هاي همجوار و در كتب تاريخي معتبر و در زبان اصلي اين كتب
هيچگاه نامي از ايران برده نشده است . بنابراين هرجا در مقاله زير از نام
ايران استفاده شده است فقط به جهت اختصار و جلوگيري از طولاني شدن بحث مي
باشد و سنديت تاريخي ندارد و مقصود نام سلسله يا حكومت حاكم بر اين جغرافيا
در زمان خويش مي باشد.
فلات
ايران و كشورهاي همجوار فعلي هزارها سال پيش از اين مامن بشر بوده است.
تمدن هاي درخشان بين النهرين ، سومري ها (به باور ما پرو تورك هستند) ،
ايلاميها ، بابلي ها ، آشوريها ، هيت هيت ها ، ماننا ها و ديگران هركدام در
رقابت با يكديگر گاهي به جنگ و گاهي به صلح پايه هاي تمدن بشري را ريخته
اند. با دسيسه يهود و راهنمايي آنان كمي بيش از 2500سال قبل هخامنشي ها از
استپ هاي روسيه به جنوب آمده و تمدن كهن و درخشان بابل را در عراق كنوني
نابود كردند. سپس در زمان شاهان بعدي اين سلسله ودر زمان اردشير پسر خشايار
شاه با دسيسه استر ملكه وي و در واقعه اي كه ما اكنون آن را به نام پوريم
مي شناسيم قريب به سي ملت كه در فلات ايران و مناطق همجوار زندگي مي كردند
قتل عام شدند و آثار تمدن آنان بر باد رفت . آثار اين واقعه وحشتناك هرچه
به حاشيه مي رود كمتر شده است . به طوريكه سغد و آزربايجان فعلي تا حدودي
از آثار آن بركنار مانده بودند. هخامنشيان پس از تسخير نقاط مختلف و تشكيل حكومت خود ، كشور پهناوري را به وجود آورند . حدود كشور در آن دوره از طرف شرق و شمال ، رود سيحون , درياي خزر ، درياي سياه و كوههاي قفقاز و از سمت جنوب درياي عمان و خليجفارس بود . مرز غربي به علت كشمكشهاي بين ايران و يونان در تغيير بود . ولي ميتوان درياي اژه را حد غربي مملكت تصور نمود . داريوش كشور را به سيخشتره يا شتره كه همان كشور يا شهر ميباشد , تقسيم كرده و براي هر يك از آنها ماموراني را گماشت كه آنها را خشتربان يا شهربان و به يوناني ، ساتراپ ميناميدند . رود فرات سرزمينهاي هخامنشيان را به دو بخش خشترههاي غرب و شرق رود فرات تقسيم ميكرد.
پس
از هخامنشينيان جانشينان اسكندر بر ايران حكومت راندند . در دوران حكومت
سلوكوس ، سردار و جانشين اسكندر مقدوني با تغيير مرزهاي جغرافيايي و
كاستهشدن از وسعت ايران تقسيمات دوران هخامنشي از بين رفت . اين بار كشور به 72 بخش تقسيم شد . اشكانيان كه سرزمين اصلي آنها ايالت پارت ، كه از جنوب شرقي درياي خزر به سوي شرق, از شرق به هريرود در هرات و از جنوب تا كوير ادامه داشت , به
حكومت ميرسند . سرزمين اصلي پارت را ميتوان خراسان و قسمتي از خاك
افغانستان تا هرات دانست . به غير از نواحي اصلي پارت بسياري از مناطق
ايران تابع دولت اشكاني بوده است. سنتهاي حكومت هخامنشي در دولت پارتها
ادامه داشته و بخشي از سرزمينهاي تحت قلمرو آنها به ساتراپيهايي تقسيم
ميشده است . ادارهكنندگان ساتراپيها از سوي شاه انتخاب ميشدند . در
دوره مذكور كوچكترين واحد اداري ديز و يا به يوناني استاتم ناميده ميشد .
اين واحد از تجميع چند روستا تشكيل شده و به وسيله يك مقام دولتي اداره
ميگرديد . ايزودورخاراكسي ( قرن اول ميلادي ) از هيجده ساتراپي اشكاني نام
برده است . تقسيمات كشوري در ابتداي دوره ساسانيان به روال گذشته بود ولي
در طول زمان تغيير كرد . مؤلف تاريخ تمدن ايران ساساني مينويسد : ايران در
دوره ساساني از نوعي دولت متحد يا كنفدراسيون تشكيل شده بود . هر يك از كنفدراسيونها حكمران مستقلي داشته
كه اغلب موروثي و مربوط به خانواده معيني بودهاند . حكمرانان بيشتر در
كار خود مستقل و خودمختار بودند . ليكن در هر سال مبلغ معيني به خزانه شاهي
و مقداري هدايا به مناسبت جشنهاي نوروز و مهرگان به دربار فرستاده و در
موقع جنگ هم تعدادي سوار و پياده مسلح به جنگ روانه ميكردند .
براساس
بررسيهاي محققان ، تقسيمات كشوري در دوره ساسانيان چندبار دچار تحول شده
است . قبل از انوشيروان بخشهاي مختلف كشور به دست كساني اداره ميشد كه
عنوان مرزبان داشتند . مؤلف كتاب ايران
در عهد باستان به اين موضوع اشاره كرده و مينويسد : “ قبل از انوشيروان
ايران را مرزبانان اداره ميكردند و از ميان ايشان چهار مرزبان بيشتر اهميت
داشتند : 1ـ مرزبان ارمنستان (توجه داشته باشيد ارمنستان قسمتي از جنوب
تركيه و سوريه بوده و به نام ارمنستان بزرگ خوانده ميشده است و ارمنستان
فعلي يا ارمنستان صغير هزاران سال بعد و پس از استيلاي روس بر آزربايجان
بوجود آمده است) 2ـ مرزبان خوارزم 3ـ مرزبان حدود روم 4ـ مرزبان خزر و
آرانيها .
به
مرزبانان تخت نقره ميدادند به استثناي مرزبان حدود خزر كه تختي از زر
داشت ”.در زمان انوشيروان تقسيم كشور به 4 قسمت يا به اصطلاح آن زمان به 4
پاذگس شرقي ، غربي ، شمال و جنوب ظاهراً صورتي منطقيتر داشته و بر ضابطة
حدود جغرافيايي جهات چهارگانه متكي بوده است .
چهار پاذگس يا استان بدين قرار مشخص شده بودند :
1ـ استان شرقي شامل خراسان و كرمان ؛
2ـ استان غربي شامل عراق و بينالنهرين ؛
3ـ استان شمالي آذربايجان ؛
4ـ استان جنوبي شامل فارس و خوزستان ؛
بعد
از ورود اسلام ، تا مدتها تقسيم كشور به چند بخش يا استان مفهومي نداشت .
برخي از نقاط مانند طبرستان و ديلمان يا گيلان از خلفا اطلاعت نميكردند .
امراي محلي در اين مناطق حكومتهاي مستقلي تشكيل داده بودند .
پس
از آن كه نفوذ خلفاي بغداد كاهش يافت ، دولتهاي نيمهمستقل و مستقل نظير
طاهريان ، صفاريان ، سامانيان ، آلزيار ، آلبويه و غيره يكي بعد از ديگري
بر روي كار آمدند . ايران به صورت يك پارچه نبود و حوزههاي قدرت در نقاط
مختلف وجود داشت . از اين دورهها و پس از آن تا دوره ايلخانيان اطلاعات
كافي در ارتباط با وضعيت تقسيمات كشوري وجود ندارد .
اصولاً به علت وجود قدرتهاي متعدد و حكومتهاي منطقه اي تقسيمات استاني
نميتوانست مفهومي داشته باشد . طبق اطلاعاتي كه حمدالله مستوفي در تاريخ
گزيده ميدهد ايران در دوره شاهان مغول شامل 20 بخش بوده كه عبارتند از ،
عراق عرب ، عراق عجم ، آذربايجان شامل آران و مغان ، شيروان ، گرجستان ،
ملكروم ، ولايت ارمن(توجه داشته باشيد اين قسمت در سوريه فعلي واقع شده نه
ارمنستان فعلي كه در دوران استيلاي روس ها از آزربايجان منفك شده است) ،
ديار بكرو ربيعه ، كردستان ، خوزستان ، فارس ، شبانكاره ، كرمان ، مكران و
هرمز ، مفازه ميان كرمان و سيستان ، قهستان و نميروز و زاولستان ، خراسان ،
مازندران ، قومس و جرجان ، گيلان . اين تقسيمات پس از مغول اندك اندك فراموش شده و بالاخره در دوران صفويه تقسيمات جديدي شكل گرفت .
براساس برخي از مدارك در زمان شاه اسماعيل اول ، ايران 19 ايالت داشته است
كه در اداره اين مناطق از عناوين مختلفي مانند خان ، سلطان و بيگ استفاده
ميشد . حكام ايالت بزرگ را خان و حكام كم اهميتتر را سلطان ميخواندند .
در دوره جانشينان شاه اسماعيل ترتيب ديگري داده شده كه برطبق آن ايران به 4
والينشين و 13 بيگلربيگينشين تقسيم گرديد . والينشين مربوط به ولايات
بزرگ و بيگلربيگي نشينها مربوط به ولايات كوچك بود.
نخستين قانون تقسيمات كشوري
پس از انقلاب مشروطيت در اولين دوره قانونگذاري به سال 1285 هجري شمسي قانوني تحت عنوان قانون تشكيلات ايالات و ولايات به تصويب رسيد .
ماده
2 قانون مزبور واژههاي ايالت و ولايت را تعريف و اسامي 4 ايالت را كه
عبارت بودند از آزربايجان ، كرمان و بلوچستان ، فارس و بنادر و نيز خراسان
و سيستان مشخص نمود .
در
تعريف ايالت و ولايت چنين آمده است « ايالت قسمتي از مملكت است كه داراي
حكومت مركزي و ولايت حاكمنشين جزء است » و « ولايت قسمتي از مملكت است كه
داراي يك شهر حاكمنشين و توابع باشد ، اعم از اينكه حكومت آن تابع پايتخت
يا تابع مركز ولايتي باشد » . واحدهاي ديگر تقسيماتي مشخص شده در قانون ؛ بلوكات و ناحيه بوده است .
گرچه اسامي ولايات در قانون نيامده بود ,
ولي در عمل 12 ولايت وجود داشت كه عبارت بودند از : استرآباد ، مازندران ،
گيلان ، زنجان ، كردستان ، لرستان ، كرمانشاهان ، همدان ، اصفهان ، يزد ،
خوزستان و عراق ( اراك ) .
در
سال 1341 هجري قمري ايران به 8 ايالت بزرگ تقسيم شد كه اسامي آنها عبارتند
بودند از : آزربايجان(كردستان ولايتي تحت امر آذربايجان بود) ، گيلان ،
مازندران ، استرآباد , خراسان ( ولايت شرقي قائنات و قهستان و سيستان جزو آن محسوب ميشدند ) . ايالت كرمان مشتمل بود بر بلوچستان و مكران و بنادر درياي عمان , فارس كه لارستان و كهگيلويه و بنادر خليج فارس از مضافات آن بود. و
خوزستان حدود ايالات ، ولايات و بلوكات به موجب اصل سوم متمم قانوني اساسي
( 14 ذيقعده 1285 هـ . ش ) ثابت و تغيير در آنها به حكم قانون بوده است .
دومين تقسيمات كشوري (دوران رضا شاه و شروع آزربايجان زدايي)
تا 16 آبانماه سال 1316
هجري شمسي كه قانون تقسيمات كشور و وظايف فرمانداران و بخشداران به تصويب
ميرسد ، تغييرات عمدهاي در محدوده تقسيمات كشوري به عمل نميآيد . الحاق
ابرقو به يزد و خلجستان(خلج ها ترك هستند) به قم از موارد معدود
تغييرات تقسيماتي است . البته طي سالهاي مذكور تغييرات متعددي در تغيير
نام عناصر و واحدهاي تقسيمات كشوري به وجود ميآيد كه از آن جمله ميتوان
به موارد زير اشاره كرد :
تغييرنام علي آباد به شاهي , ترشيز به كاشمر , منصورآباد به مهران , ناصري به اهواز , مشهد سر به بابلسر , اشرف به بهشهر و ... .
همزمان
با تصويب قانون مذكور ، اسامي واحدهاي تقسيماتي و همچنين مسئولان واحدها
تغيير مييابد . براساس مصوبهاي نامهاي استان ، شهرستان ، بخش و دهستان ،
اسامي جديد واحدهاي تقسيماتي گرديده و در ماده يك قانون تقسيمات كشوري و
وظايف فرمانداران و بخشداران ، كشور ايران مطابق نقشه و صورت ضميمه به 6
استان و 50 شهرستان تقسيم ميشود . هر استان مركب از چند شهرستان و هر
شهرستان مركب از چند بخش و هر بخش مركب از چند دهستان و هر دهستان مركب از
چند قصبه .
استانهاي كشور با توجه به موقعيت جغرافيايي استقرار آنها و جهات اربعه ، نامگذاري گرديد.
استانهاي
شمال غرب ، غرب ، شمال ، جنوب ، شمال شرق و استان ششم ( مكران ) . هر يك
از استانها با در نظر داشتن وسعت ، داراي شهرستانها و بخشهاي متعددي
بودهاند .
در
نوزدهم ديماه سال 1316 ، با اصلاح قانون تقسيمات كشوري و براساس ماده يك
آن ، كشور ايران مطابق نقشه و صورت ضميمه به ده استان و 49 شهرستان تقسيم شد . در اين اصلاحيه نيز ، هر استان مركب از چند بخش و هر بخش مركب از چند دهستان و هر دهستان مركب از چند قصبه و ده است .
در ماده دوم ، استانهاي كشور و شهرستانهاي تابعة استان يكم شامل زير بوده است .
استان يكم شامل شهرستانهاي :
1ـ زنجان 2ـ قزوين 3ـ ساوه 4ـ سلطانآباد 5 ـ رشت 6 ـ شهسوار
استان دوم شامل شهرستانهاي :
1ـ قم 2ـ كاشان 3ـ تهران 4ـ سمنان 5 ـ ساري 6 ـ گرگان
استان سوم شامل شهرستانهاي :
1ـ اردبيل 2ـ تبريز
استان چهارم شامل شهرستانهاي :
1ـ خوي 2ـ رضائيه(اورميه) 3ـ مهاباد(سويوق بولاق) 4ـ مراغه 5 ـ بيجار
استان پنجم شامل شهرستانهاي :
1ـ ايلام 2- شاه آباد 3- كرمانشاه 4- سنندج 5- ملاير 6- همدان
استان ششم شامل شهرستانهاي :
1ـ خرمآباد 2ـ گلپايگان 3ــ اهواز 4ـ خرمشهر
استان هفتم شامل شهرستانهاي :
1ـ بهبهان 2ـ شيراز 3ـ بوشهر 4ـ فسا 5 ـ آباده 6 ـ لار
استان هشتم شامل شهرستانهاي :
1ـ كرمان 2ـ بم 3ـ بندرعباس 4ـ خاش 5 ـ زابل
استان نهم شامل شهرستانهاي :
1ـ بيرجند 2ـ تربتحيدريه 3ـ مشهد 4ـ قوچان 5 ـ بجنورد 6 ـ گناباد 7 ـ سبزوار
استان دهم شامل شهرستانهاي :
1ـ اصفهان 2ـ يزد
طي
تبصره مندرج در ماده 2 قانون ، جزاير مجاور هر يك از شهرستانها ، تابع آن
شهرستان ميباشد . در صورت ضميمه قانون اصلاح قانون در تقسيمات كشوري نام
49 شهرستان و 290 بخش قيد شده است .
از سال 1316 به بعد تغييراتي در تقسيمات كشوري به استناد تبصره ماده 2 قانون سال 1316 به وجود مي آيد . در
سال 1325 استان سوم و چهارم تبديل به يك استان به نام استان آذربايجان
گرديده و سال 1326 حوزه بلوچستان به مركزيت زاهدان و 3 فرمانداري تابعه تحت
نظر يك نفر مأمور عاليرتبه به نام فرماندار كل كه همرديف با استاندار
است اداره ، و در
سال 1326 علاوه بر تأسيس فرمانداري كل بلوچستان ، استان تهران نيز در
تاريخ 23/7/1326 با تركيب شهرستانهاي قزوين ، ساوه ، قم و دماوند و محلات
ايجاد شد .
در
سال 1333 ، فرمانداريهاي كل بنادر و جزاير خليجفارس و بنادر و جزاير
درياي عمان و در سال 1336 فرمانداري كل خرمآباد و همچنين استان سيستان و
بلوچستان ايجاد و فرمانداري كل بختياري و چهارمحال و همچنين استان كردستان و
استانهاي سوم و چهارم در سال 1337 تأسيس شدند .
در سال 1340 فرمانداري هاي كل سمنان , همدان و لرستان ايجاد و فرمانداري
كل بويراحمدي و كهگيلويه به مركزيت ياسوج در سال 1342 تاسيس شد .
فرمانداريهاي كل ايلام ، لرستان و پشتكوه در سال 1343 و فرمانداريهاي كل
بنادر و جزاير بحر عمان و خليجفارس منحل و استان ساحلي بنادر و جزاير
خليجفارس و درياي عمان به مركزيت بندرعباس تأسيس ميشود.
در
سال 1348 فرمانداريهاي كل زنجان ، يزد و بوشهر ايجاد گرديده و در سال
1352 ، استانهاي يزد و چهارمحال و بختياري ، لرستان ، زنجان ، همدان و
بوشهر تأسيس مي يابد . در
سال 1355 ، فرمانداريهاي شميرانات و ري منحل و در محدودة شهرستان تهران ،
شميرانات و ري شهرستانهاي جديدي به مركزيت شهر تهران از تركيب بخشهاي
حومه ، ري ، فشاپويه ، لواسانات و رودبار قصران تأسيس شد . در همان سال
استانهاي بويراحمد و كهگيلويه و سمنان تأسيس يافته و نام استان ساحلي و
بنادر و جزاير خليجفارس و درياي عمان به استان هرمزگان تغيير مييابد . در
سال 1356 ، مركز استان مركزي به اراك انتقال يافته ، شهرستان قزوين به
استان زنجان الحاق , و
فرمانداريهاي تهران و كرج در محدودة شهرستانهاي مربوطه مستقيماً زير نظر
وزارت كشور قرار گرفت . در سال 1357 ، در محدوده شهرستان تهران و كرج و
ورامين ، استان تهران به مركزيت شهر تهران ايجاد شده و شهرستانهاي شميران و
ري بار ديگر تاسيس گرديد .
پس از انقلاب اسلامي
پس
از پيروزي انقلاب اسلامي ،اسامي برخي شهر ها مانند سلماس و اورميه عودت
داده شد ولي ساير تغييرات مانند تغيير نام شهرهاي توفارقان ، خياو ، مغان ،
بين ائو و غيره همچنان به روش پهلوي باقي ماند. در سال 1358 عمده تغييرات ،
در تغيير نام عناصر و واحدهاي تقسيمات كشوري بود . در همان سال علاوه بر تغيير نامها و انتزاع و الحاقها ، شهرستانهاي مهريز ، خوانسار ، شادگان ، قائنات ، تركمن ، رامسر ، دليجان ، مشيز ، عليآباد ، فريدونشهر و آستانه اشرفيه تأسيس و در سال 1359 شهرستان هاي كهنوج ، فلاورجان ، دير ، تاكستان ، لردگان فارسان ، شيروان و چرداول ، سوادكوه ، كردكوي ، سربند ، كنگاور ، سرپل ذهاب ، گيلانغرب و انديمشك ايجاد و شهرستان كيش به بخش تبديل شد . در سال 1361 , شهرستان ابوموسي ايجاد شده و از سال مذكور به بعد به علت انجام مطالعات مربوط به تهيه و تدوين قانون جديد تقسيمات كشوري ، كليه تغييرات تقسيماتي متوقف گرديد .
سومين تقسيمات كشوري(مرحله نوين آزربايجان زدايي)
قانون
تعاريف و ضوابط تقسيمات كشوري در سال 1362 به تصويب مجلس شوراي اسلامي
رسيد . چارچوب اين قانون همان چارچوب قانون مصوب 19/10/1316 بوده بدينگونه
كه واحدهاي تقسيماتي و سطوح موجود در هر دو قانون ، عبارت بودند از استان
، شهرستان ، بخش و دهستان . در قانون تعاريف و ضوابط تقسيمات كشوري براي
هر يك از سطوح تقسيماتي تعاريف ، معيارها و ضوابط معيني براي شناسايي و
ايجاد و تأسيس آنها در نظر گرفته شد . اين معيارها شامل پارامتر هاي جمعيت با در نظر گرفتن تراكم ، و شاخصهاي اجتماعي ، اقتصادي ، فرهنگي ، سياسي و … مناطق است.
در اجراي مراحل اوليه قانون ، نزديك به 2320 دهستان و 810 بخش تأسيس شده ولي , ايجاد
و تأسيس شهرستان تا سال 1366 متوقف بود . شهرستان جاسك به عنوان اولين
شهرستان پس از تصويب قانون تعاريف و ضوابط تقسيمات كشوري در 12/10/66 به
تصويب رسيده , و از آن پس و در سال 1367 با ايجاد شهرستانهاي دلفان و كوهدشت در استان لرستان بار ديگر تاسيس شهرستان ها آغاز شد . در
سال 1368 شهرستانهاي دورود در لرستان هريس و كليبر و بناب و شبستر در
آزربايجان شرقي ، ساوجبلاغ و شهريار در تهران ، جوانرود در باختران ،
مينودشت و بابلسر در مازندران ، شوش در خوزستان ، كبودرآهنگ در استان همدان
، برخوار و ميمه در اصفهان سرخس ، نهبندان ، خواف و چناران در استان
خراسان ، لامرد در استان فارس ، نيكشهر در سيستان و بلوچستان ، رودان در
هرمزگان و بوكان در آذربايجان غربي ايجاد و تأسيس شد . همچنين در سال 1369
شهرستانهاي اردل در چهارمحال و بختياري ، اسدآباد در همدان ، مباركه در
اصفهان ، ميبد در يزد ، باغملك در خوزستان ، شاهيندژ و تكاب در استان
آزربايجان غربي ايجاد و تأسيس گرديد .
در
سال 1370 شهرستانهاي بيلهسوار و پارسآباد در آزربايجان شرقي و همچنين
فريمان در خراسان ، بهار و رزن در همدان ، صحنه در باختران و حاجيآباد در هرمزگان به تصويب رسيدند .
در همان سال ( 1372 ) طي يك ماده واحده , قانون تأسيس استان اردبيل تصويب ، و طي آن به دولت اجازه داده مي دهد نسبت
به تأسيس استاني تحت عنوان اردبيل به مركزيت شهر اردبيل در محدوده
شهرستانهاي پارسآباد ، بيلهسوار ، گرمي ، اردبيل ، مشگينشهر و خلخال
اقدام نمايد .
اين روند در سال 1373
نيز ادامه يافته و شهرستانهاي ديواندره و كامياران در استان كردستان ،
اسلامشهر در تهران ، سلسله ، ازنا و پلدختر در لرستان و ابركوه در استان
فارس بوجود آمد . در سال 1374 شهرستانهاي بردسكن در خراسان ، جلفا در
آذربايجان شرقي ، محمودآباد ، نكا و چالوس در مازندران ، ملكان در
آذربايجان شرقي ، آبدانان در ايلام ، بوانات در فارس ، ديلم در بوشهر و
تفت در يزد و نيز آران و بيدگل در اصفهان ، نمين و كوثر در اردبيل ،
ماهنشان در زنجان ، اميديه در خوزستان ، رباطكريم ، فيروزكوه و
بوئينزهرا در تهران ، راور در كرمان و چالدران در آزربايجان غربي ايجاد و
تأسيس گرديد.
درسال 1375 قانون ايجاد استان قم به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد . استان قم به مركزيت شهر قم و متشكل از بخشهاي مركزي جعفرآباد ، خلجستان ، سلفچگان و نوفل لوشاتو . علاوه بر آن در سال مذكور شهرستانهاي
جاجرم در خراسان ، رضوانشهر ، املش و سياهكل در گيلان ، ايجرود و طارم در
زنجان ، خرمبيد در فارس ، جويبار در مازندران ، تيران و كرون در اصفهان ،
ارسنجان در فارس ، اسكو و آذرشهر در آزربايجان شرقي ، پاكدشت در تهران ،
صدوق در يزد و بندرگز در مازندران به تصويب رسيد .
در
سال 1376 دو استان گلستان و قزوين به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد .
استان گلستان مشتمل بر شهرستانهاي گرگان ، گنبدكاووس ، مينودشت ،
بندرتركمن ، كردكوي ، عليآباد ، بندرگز و استان قزوين متشكل از
شهرستانهاي قزوين ، بوئينزهرا و تاكستان .
در
سال 1378 , شهرستانهاي زريندشت و خاتم در استان يزد و كلاله و آققلا
در گلستان , سرباز در سيستان و بلوچستان ، چاراويماق در آذربايجان شرقي
بستك در هرمزگان ، دنا در كهگيلويه و بويراحمد ، مانه و سملقان ، در خراسان
ايجاد و تأسيس شد . در سال 1380 شهرستانهاي آزادشهر و ارسباران و عجبشير
در استان آزربايجان شرقي ، راميان در گلستان ، كوهرنگ در چهارمحال و
بختياري ، آبيك در قزوين ، مهر ، قير و كارزين در استان فارس به تصويب
رسيدند . در سال 1381 شهرستانهاي ثلاث باباجاني در استان كرمانشاه ،
سروآباد در كردستان ، منوجان در كرمان ، چادگان در اصفهان ، زرنديه و
كميجان در استان مركزي ، جم در بوشهر ، نظرآباد در تهران ، فراشبند در
استان فارس و رشتخوار در خراسان به تصويب رسيده و ايجاد گرديدند . در سال
1382 شهرستانهاي كلات ، سربيشه و خليلآباد در خراسان ، عنبرآباد در كرمان
، لالي و هنديجان در خوزستان و سميرم سفلي در اصفهان به تصويب رسيدند . در
سال 1383 شهرستانهاي فاروج ، گاوبندي ، روانسر ، ليكك ، خمير ، كوهبنان ،
الوند و خنج تاسيس و استانهاي خراسان شمالي و خراسان جنوبي به تصويب
مجلس شوراي اسلامي رسيده است . (دولت و مجلس شوراي اسلامي به برداشته شدن
نام ازربايجان از زنجان ، قزوين و همدان و نيز اردبيل قبلا راي داده بودند
ولي در يك اقدام كاملا مشخص نام خراسان را حفظ كردنددر حاليكه خراسان
شمالي در حقيقت افشار يورد مي باشد و اكثريت ساكنان آن را ترك هاي افشار
آزربايجاني الاصل تشكيل مي دهند)در سال 1384 نيز شهرستانهاي اسديه ،
فيضآباد، كرندغرب ، سعادت شهر، گتوند، رامشير، كنارك، گلوگاه ، سرايان ،
زهك ، رودبار و قلعه گنج به تصويب رسيدند. در سال 1384 كشور ايران داراي
336 شهرستان ، 889 بخش ، 2400 دهستان و 1016 شهر ميباشد . با توجه به
تغييرات ايجاد شده ، تعداد عناصر و واحدهاي تقسيمات كشوري تا 27 مهرماه
1387 بدين گونه مي باشد . 363 شهرستان ، 920 بخش ، 2430 دهستان و 1068 شهر
.
در
سال 1388 نيز استان البرز به مركزيت كرج از استان تهران جدا شده است و
پيشنهاد دادن نام آزربايجان جنوبي از طرف نماينده كرج در مجلس به جايي
نرسيد.