در آغاز قرن بیستم با روی کار آمدن سیستمی استحاله گرا و ضد ترک در سرزمین های به جا مانده از امپراتوری قاجار که ایران نامیده شد مرزهای تاریخی ایالت آزربایجان جنوبی نیز مورد دستکاری و اعمال تغییراتی در راستای سیاست مذکور شدند. حکومت تازه تاسیس پهلوی جهت ایجاد
یک واحد دولت-ملت مدرن و یکپارچه با رنگ، فرهنگ و نمادهای فارسی که آنرا ایرانی می نامید علاوه بر جابجاییِ مکانیِ برخی از خلق های موجود در "ایرانِ نو"، جهت ادغام و آمیزش آنان برای استحاله ی هر چه سریعترشان و ایجاد ملتی به نام ملت ایران با هویت واحد فارسی(ایرانی)، مرزهای تاریخی ایالات و ولایات را نیز برداشت. این سیاست همگام با سیاست از بین بردن آثار تاریخی،فرهنگی و عنعنوی خلق های مُحکوم، تا حد زیادی حافظه ی تاریخی آنان را نیز زدود و با ایجاد استان هایی با خط کشی های هدفمند سعی در تنگ تر کردن "دایره ی حافظه ی سرزمینی" آنان نمود و این رویه در دوره ی رژیم کنونی نیز دنبال شد.استان های تازه تاسیس با نام هایی که منشا "تاریخیِ سرزمینی" نداشتند بوجود آمدند و حتی در بازه ای از دوره ی مذکور نام سرزمینی آن ها به کلی حذف شد و استان ها را با ذکر ارقام و به صورت استان یکم،دوم... نامگزاری نمودند. در همین راستا سرزمین آزربایجان را نیز به چندین استان تقسیم کردند وبه جز استانهای آزربایجان غربی و شرقی برای دیگرِ استان های تازه متولد شده از ایالت آزربایجان نام هایی انتخاب شد که واژه ی آزربایجان را بکلی در بر نمی گرفت.
(نگارنده: تا جایی که بنده اطلاع دارم ایالت آزربایجان به سیزده استان تقسیم شده است که تنها نام دو تای آنها کلمه ی آزربایجان را دربردارد)
بموازات این امر از آن پس دولت در سیاستی کاملا هدفمند و هوشیارانه سعی مینمود تا به مردم این استانهای جدا شده از پیکر سرزمین آزربایجان القا نماید که سرزمینی به نام آزربایجان وجود ندارد و آزربایجان ( اگر هم وجود داشته باشد تنها در بر گیرنده ی)تنها نام دو استان می باشد.
با این اوصاف نام برخی از ولایات نیز ترقی یافتند و به نام یک استان تبدیل شدند و بدین سبب موقعیت تاریخی ایالات و ولایات نیز در هم ریخت به عنوان مثال ایالت آزربایجان و زیر مجموعه ی آن به عنوان ولایت کردستان، به لحاظ تقسیمات کشوری، جایگاه و درجه ی اهمیت در حد تساوی قرار گرفتند .
در این تقسیمات جدید بخش های سرزمینیِ ترک نشین که شامل شهرستانها و مناطق روستلیی وسیعی از سرزمین های تاریخی آزربایجان می شد نیز به استان هایی با نام های قومی الحاق داده شدند. به عنوان مثال به استان زنگان(زنجان) علیرغم جدا شدن از آزربایجان با توجه به غیر قابل انکار بودن تاریخ ترکی(به معنی قومی) و آزربایجانیِ(به معنی سرزمینی) آن نامی قومیتی داده نشد لیکن سرزمین های ترک نشینی که به استان های گیلان و کردستان اهدا شدند فی الواقع علاوه بر اینکه در راستای زدودن هویت ترکی و آزربایجانی آنان گام برداشته شد در عین حال در جهت کردیزه و گیلکیزه نمودنشان نیز بود. هدف رژیم های مذکور از آمیزش اجباری این اقوام و دادن هویت های محلی جدید به آنان تلاش برای سهل تر نمودن سیاست فارس سازی! جهت ساختن و یا مستحکم تر کردن بافت نو تابیده ی "ملت ایران" بود زیرا جمعیتی با هویت دوگانه و یا چند گانه برای پذیرش هویت به اصطلاح ملی مساعدتر خواهد بود.
حرکت ملی آزربایجان که دارای ریشه های عمیق هویت طلبی می باشد کابوسی برای این روند آسمیلاسیون می باشد ولی هنوز سیاست ریزی هایی پراگماتیک برای دفاع از تمامیت سرزمینی اش در مورد این سرزمینهای ترک نسین آزربایجانی را سرلوحه ی خود قرار نداده است. با توجه به اینکه حرکت ملی گرایی اکراد که طیف بسیار بسیار وسیعی از جامعه ی آنان را در بر می گیرد سیاستی تهاجمی را در پیش گرفته است و جنگی را آغاز نموده که رزمگاه آن در خاک آزربایجان قرار دارد به نظر می رسد که باید توپ را به زمین حریف انداخت زمینی که نه فقط قروه و بیجار و سنقورِ آن که کل استان کردستان نیز به لحاظ تاریخی متعلق به خاک آزربایجان بوده و میباشد لیکن از آن جایی که تبلور روحِ ملت بزرگ آزربایجان به عنوان "حرکت ملی آزربایجان جنوبی" سیاست گذاری هایی معقول و بشردوستانه در پیش گرفته است و به هیچ وجه من الوجوه خواستار درگیری های قومی نیست و حقوق آنان را نیز برسمیت می شناسد از این رو احتمالا تنها بر سرزمین هایی از استان های کردستان و کرمانشاه کنونی(ولایات سابق آزربایجان) ادعای ارضی دارد که هنوز هم ترک نشین هستند.
با توجه به مطالب بالا ، مستندات تاریخی ، و اصل واقع گراییِ سرزمینی ، شهرستان های قروه و بیجار و سنقور و سایر مناطق ترک نشینِ استان های کردستان و کرمانشاه کنونی به عنوانِ جزء لاینفک خاک آزربایجان جنوبی باید مورد حمایت مستمر حرکت ملی آزربایجان قرار گیرند در همین راستا باید سیاست ریزی هایی جهت باز گردانی این سرزمین ها به خاک آزربایجان به شکل الحاق آن ها به استانهای آزربایجانی و یا(به نظر نگارنده لااقل در مرحله ی اول) تشکیل استانی مستقل به مرکزیت قروه صورت گیرد. حرکت ملی باید این مساله را به طور جدی پی گیری نماید و از مسولین دولتی با راه اندازی کمپین و تبلیغات در شهرستانهای فوق الذکر خواستار تفکیک سرزمینی آزربایجان و کردستان شود.
محبوب امراهی
عضو اسبق شورای مرکزی موسسه ی غیر دولتی اورین خوی-آنکارا
سه شنبه 06 مارس 2012 - 16 اسفند 1390
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
از اينكه نظرات خود را با رعايت ادب و احترام به ساير خوانندگان وبلاگ مي نويسيد متشكرم