۱۳۹۰ آذر ۸, سه‌شنبه

نکاتی چنددرباره مصاحبه مهرداددرویش پورباصدای آمریکا درخصوص:«تعصب قومی درایران»

حامدایرانی 
 ازآنجائیکه آقای درویش پوربعنوان تحلیل گرسیاسی ازروشنفکران فعال وفرهیخته جامعه فارس زبان ایرانی با وجوداشاره بمطالب درست وجالبی درزمینه تعصبات "قومی"دراین مصاحبه دراصلی ومرکزی ترین مشکل قومی ایران یعنی زبان متاسفانه دچارتوهم شده وحامی نظرخطرناک وغلطی هستند،مطالبی رابعنوان انتقاددوستانه وسازنده ازدیدخود ،بعرض میرسانم:

درپی فعالیت ومباحث چندساله فعالین مللی خوشبختانه تنی چندازروشنفکران فرهیخته جامعه فارس زبان پیش قدم شده ودرموردمسائل مللی(گرچه عمدتآ باکاربرد کلمه تحقیرآمیز"قومی")شروع بگفتن ونوشتن کرده اندکه امری فوق العاده مثبت میباشدوبقول زنده یادصمدبهرنگی:"نورهرچقدرهم کوچک باشدبازروشنائی است."
که دراین زمینه درپی مقالات پرمحتوای اسدسیف درموردزبان دولتی فارسی،بعدازسالهاسکوت،اینک خانم هایده ترابی،صادق زیباکلام و...وبالاخره آقای مهرداددرویش پورازتبعیض زبانی وفرهنگی جامعه ایران میگویندومینویسند،که امیداست راهشان پررهروباد.
درجواب سئوال 4مجریان برنامه درموردزبان رسمی آقای درویش پوربدون کوچکترین دلیل ومنطقی نظرشونیستها وناسیونالیستهای افراطی وتجزیه طلب فارس زبان رابصورت زیرتکرارمیکند:"البته من معتقدم درایران زبان رسمی باید فارسی باشد."اینکه این خواسته چراارتجاعی ونفاق افکن است درآخرنوشته اشاره ای کوتاه خواهم نمود.
چراکاربردکلمه(مفهوم)قوم درموردایرانی های مقیم سرزمین ایران ناقص،نارسا وتحقیرآمیزاست؟
میدانیم که بعدازشکست آلمان نازی وخرابی های حاصله ازجنگ دوم جهانی،کارگران ترکیه ای ویونانی ویوگسلاوی سابق و...جهت بازسازیهای حاصله ازجنگ،لازم شد.ایرانی هاهم بصورت عمدتآدانشجووپراکنده درکشورهای غربی حضورداشتند.
فرق زبانی وآداب وعادات وسنن زندگی مهاجرین ومردمان بومی درکشورهای میزبان غربی مثلآالمان، کلمه "اتنیک"رادرمسائل ومجامع سیاسی واجتماعی غرب پررنگ نمودکه متاسفانه روشنفکران سودجووبی سوادبجای جاانداختن خودکلمه اتنیک مثل کلمات بیگانه،دموکراسی،ماشین ،کمپیوترو....کلمه ناقص وبی مفهوم قوم را،آنهم نه برای همه ملل ازجمله خودملت فارس،درموردملل غیرفارس بصورت تحقیر،واردزبان وفرهنگ سیاسی جامعه فارس زبان نمودند.
قوم کلمه ای تمسخرآمیز،ناقص وناقض حقوق ملی بوده و مرحله بدوی وابتدائی ازتجمع وتشکل گروه های مردمی حاشیه ای وفرعی جامعه بوده که درواقع فاقدهویت ملی وحق تعیین شرنوشت بوده ودرادبیات جامعه فارس زبان
شامل حال خلق وملت فارس نمیباشد!!! توحدیث مفصل خوان ازاین مجمل!
همین که درصدسال پیش روشنفکران آزادیخواه ومترقی درآن دوران فاقدساتلایت وانترنت ، ازممالک محروسه صحبت نمودندوروشنفکران وبدترازهمه جامعه شناسان امروزی ازقوم وقومیت صحبت میکنند اوج بی سوادی وعقب ماندگی حداقل صدساله رانشان نمیدهد؟
مثال ملموس دیگراینکه چون فرض محال محال نیست!فرض کنیم تمام هفتادهشتادهزارایرانی مقیم سوئدهمه فارس زبان باشند،یعنی گروه اتنیک ایرانیان درکنارگروه های اتنیکی دیگرمقیم سوئد،ازآنجائیکه این گروه اتنیکی ایرانی مقیم سوئد
ازیک طرف فاقدهویت ملی سوئدی است،وازطرفدیگرفاقدسرزمین آباواجدادیست،باین خاطرباملت وخلق فارس مقیم ایران فرق داردودراینجاسوئدنه ملت وخلق فارس بلکه اتنیک فارس ایرانی گفته میشود.
حال بادرنظرگرفتن مثال بالا،اطلاق قوم به فارس وکردوعرب وترک وبلوچ و...ساکن صدهاساله ایران،نارسا وغیرعلمی نیست؟مثلآنامیدن بیست سی میلیون آذربایجانی را درکنارسایرترکان ایران،باکلمه محقرقوم اوج درماندگی وبی سوادی نیست؟
درحالیکه پاره ی کوچک 7-8ملیونی(حدودآ یک چهارم) ازترکان آذربایجان،باتشکیل جمهوری آذربایجان درسرزمین آذربایجان شمالی عضوسازمان ملل،ملت وخلق آذربایجان نامیده میشود!وحداقل چهاربرابرهمین مردم درایران قوم نامیده شوند،بریش خودتان نبایدخندید؟
واماچرارسمی بودن زبان فارسی درکشورکثیرالزبان ایران،خواست وشعارارتجاعی ونفاق افکن وتجزیه طلبانه است؟
اولاگفتن اینکه زبانی رسمی است یعنی اینکه زبانهای موجوددیگرغیررسمی اندووقتی زبانی غیررسمی شد بتبع آن انسان صاحب همان زبان غیررسمی نیزانسان غیررسمی خواهدبودهمانطوریکه در90 سال پیش بوده ومشکلات امروزی راحاصل شده است!این ادعای مضحک ناقض اصل برابری ملل ایرانی و برابری زبانهای موجود ایرانی است.
دادن حق ویژه رسمی بزبان فارسی درکنارسایرزبانهای غیررسمی!!!ضدیت کامل وآشکار بامنشورجهانی حقوق بشر واعلامیه جهانی حقوق زبانی بوده ونه تنهاحل مشکل ملی نیست بلکه خودمانعی درجهت رفع موانع ومشکلات ملی خواهدبود،همانطوریکه در90 سال پیش بوده است ومگرزبان فارسی در90سال پیش رسمی نبوده است؟آیا بجای حل مشکلات ملی،نقاق وپراکندگی ملی واحساس بسیارمنفی غیرفارس زبانان رابرنیانگیخته است؟
دومآچگونه میتوان باتعصب قومی مبارزه کردودرحرف محکومش کردوبقول خودآقای درویش پوربایک"آگاهی ضدتبعیض"بمبارزه علیه آن برخاست وهمزمان تعصب "قومی"فارسگرای خودرابآن حدرساند وگفت که:"البته من معتقدم درایران زبان رسمی بایدفارسی باشد."امیدوارم آقای درویش پوراین تناقضگوئی راحل کنند وبفرماینداگراین گفته اوج تعصب "قومی"شونیستی وناسیوانالیسم افراطی خطرناک فارسی نیست پس چیست؟
نه آقای درویش پورنماینده فارس زبانان بوده ونه من نماینده ترک زبانان ایرانم ولی برای رفع تبعیض،سرمنشآ تمام مشکلات اجتماعی،جهت رقابت عادلانه ازاول زندگی درسرزمین ایران،زبان رسمی ویازبان رابط که بغلط مشترک گفته میشود،لازم است که یک زبان بین المللی که درواقع زبان مادری هیچکس درایران نیست وتبعیض زبانی رادرپی ندارد،انتخاب شودوبانظرگرفتن کاربردزبانهای موجودبین المللی،زبان انگلیسی بهترین انتخاب زبان رسمی،مشترک،رابط درایران دموکراتیک آینده خواهدبودتاراه هرنوع تبعیض زبانی بسته شود.
واین هم متن نوشتاری مصاحبه آقای درویش پور

تعصب قومی درایران

مصاحبه آقای دکتر مهرداددرویش پورباصدای آمریکا
سوال مجریان برنامه:1
مرزبین میهن پرستی وتعصب کجاست؟
جواب آقای دکتر مهرداددرویش پور:
سوالی که عنوان کردیدتعیین مرزبین میهن پرستی واصولاایده ئولوژی های تندوافراطی ناسیونالیستی ویاتعصبا ت قومی بسیارنزدیک است.اصولامیهن پرستی دردورابطه معنا بخودش میگیرد:یکی درزمان جنگ است،چون کشورباشغا ل
درمیاد،حس میهن پرستی شدت میگیردیکی هم زمانی است که درواقع باتشکیل دولت وملت تعلق شهروندی دربرابربیگانه یاخارجی یاغریبه یاغیرشهروندمعناپیدامیکند،دفاع ازحقوق شهرونددربرابرغیرشهروند.امااگرازاین دوبگذریم احساسات تندناسیونالیستی درهمه جای دنیا زمینه سازنژادپرستی وتعصبات قومی بوده است.
اگرنگاه کنیم مثلافاشیسم هیتلری یک ایده ئولوژی تند نا سیونا لیستی داشته ،درکشورهای منطقه خاورمیانه هم همین طور.مساله این میهن پرستی اگربانوعی اغراق همراه باشدمیتواندبه ایده ئولوژی های ناسیونالیستی وتبعیض آمیزتبدیل شود.
.*..؟پان ایرانیسم یک نمونه اش است،پان ترکیسم هم همین طوروکلااین تعصبات میتواند تنش های بین مردم راکه پیشینه های قومی وملی متفاوت را دارند شدت ببخشدوآنهارابه جان همدیگربیاندازد،نتیجه آنچه دریوگسلاوی شاهدش ایم.
سوال مجریان برنامه:2
مگرعلاقه بمیراث فرهنگی وتمدن ماچه اشکا ل داره وسوال بعدی اینکه درواقع علاقه کی آن مرزراردمیکندکه بشه اسم تعصب رابهش گذاشت؟
جواب آقای دکتر مهرداددرویش پور:
نکته نخست اینکه واژه نژادرامن گاهی دیدم که استفاده میشه،امروزواژه نژادپرستی استفاده میشه ولی واژه نژادچندان استفاده نمیشه.حتی مفهومی بنام نژادپرستی بدون نژادبکارمیره،درواقع نژادپرستی امروزبیشترمفهومی فرهنگی پیداکرده.نژادپرستی بعنوان اینکه نژادهای گونان گون وجوددارندبعدازپایان جنگ جهانی دوم وفروپاشی نازیسم اساسآ بیک معنی مدفون شدوبحاشیه رفت.اماآن چیزیکه بعنوان درواقع تبعیض قومی یانژادپرستی فرهنگی یا باصطلاح نژادپرستی بدون نژادگفته میشه یعنی اینکه گروه هائی بنابرتفسیرخودشان ازدیدخودشان بعنوان یک ملت،یک قوم ویا یک نژادوقتی احساس میکنندکه برترندنسبت دیگری،و دیگری راتحقیرمیکنندوموردتبعیض قرارمیدهندوبحاشیه میرانند،بنابراین یک رابطه نابرابرقدرت شکل میگیره که منشاء قومی یاباصطلاح نژادی داره،درجامعه ایران هم همین طور.
درجامعه قبل گروه های مهاجرنمونه زنده ای ازتبعیض باصطلاح قومی نژادی هستندکه دراین جامعه هاوجودداره،یادرکشورآمریکا سرخ پوستان رامشاهده میکنیم چگونه بااین وضعیت روبروهستند.وکلا گروه های قومی بومی معمولا توسط گروهی که یااکثریت داره یابدلیل قدرت رادردست داشته،بحاشیه رانده میشوند.درایران واقعیت اینه که وقتی کرد- آذری-عرب وبلوچ دائمآ تحقیرمیشه محروم میمانه ازحتی حق تدریس بزبان مادری،پوشیدن لبا س بومی خودش .هرچه تبعیض گسترده ترباشه،تعصب رادربرابرنیروی متقا بل تشدیدمی کنه وبرعکس.کسانیکه درجامعه معمولآ زیادادغام میشوندخیلی برهویت قومی خودشان تاکید نمیکنند .امادرهمین جامعه قبل وقتی که مثلآایرانیان با تبعیض علیه خارجی هاروبرومیشوندبرمیگردندمنشاء بومی قومی خودشانراپیدامیکنندودامن میزنندوحتی بنوعی بعنوان واکنش دفاعی عمل میکنند.بنابراین تعصب قومی دوسوداره،یک سوش گروه فرادسته،که موقعیت قدرت داره وداره باتبعیض بحاشیه میرانه .مثلآدرجامعه ایران کرد-عرب-آذری همانطوریکه گفتم بحاشیه رانده شده،موردتبعیض قرارگرفته ،یکی تعصب متقابله،چون برسمیت شناخته نمیشه،بعنوان حق برابر شهروندبرابر.بنابراین واکنش یک واکنش تعصب آمیزقومی میشه،هم اینکه میتونه حتی بخواسته های جدائی طلبانه میان برخی گروه های قومی هم منجربشه.
سوال مجریان برنامه:3
گفتندکه این نسبتهائیکه مید ن یاجوک هائیکه میگن شاید مسخره گی اینها ریشه درتعصب نداره وشوخی است!بعدمساله دیگری که اشاره شدمساله آن فرهنگ سازی ازطرف دستگاه های رسمی وازطرف حکومت بود.واینکه این راخیلی متوجه مردم نمی دیدند شما چه فکرمیکنیددراین مورد؟
جواب آقای دکترمهرداددرویش پور:
نکته اول اینکه اولآ تعصب اصلآ چیزخوبی نیست درهرموردی.علائق قومی یاعلائق فردی یاعلائق اجتماعی یاعلائق ملی یک بحثه،تعصب یک مفهوم دیگری داره.شماوقتی بقوم،ملت،گروه خودتان تعصب داریدیعنی پیشاپیش نوعی تبعیض رابدیگری توضیح میدهیدتعصب به تنفروجنگ خواهربرادرکشی هم میتونه درواقع گسترش پیداکند.تحقیرقومی بخشی ازیک مکا نیزم بحاشیه رانده است.بنده تازمانیکه خودم موردتمسخرقرارنگیرم که همه چیز را اوکی میبینم.اینجوری اگرقرارباشه،کسانیکه فکرمیکنند چون خودشان جزوگروه قومی هستندکه راجع بهشان جک گفته نمیشه یاباتحقیرروبرونیستندوفکرکننداشکا لی نداره،این اصلآ یک شوخی است.اینکه جامعه تنوع قومی داره وتنوع قومی میتونه مثبت باشه،بگسترش با لندگی فرهنگی منجربشه ،بشرطی است که نوعی مساوات،نوعی حقوق برابروجودداشته باشه،آنموقع رابطه فارس –کرد-ترک وغیره یک رابطه مبتنی برقدرت نیست.امااگرقرارباشه مثلآمن فارس هرگزمشکلی بنام خواند ن ونوشتن بزبان مادری رانداشتم اما همان هموطنان کردمن یاآذری من حق نداشته درمدرسه بزبان مادری یادبگیره وبخوانه،عملآبخشی ازشخصیت اجتماعی اش شانس رشدپیدانکرده.بنابراین اصلآ شوخی است این نکته که مابگوئیم تبعیض درکارنیست،مشکلی درکارنیست.
همیشه همینطوربوده،شمانگاه کنیدمعمولآمردان درستمی که برزنان میکنندهیچوقت فکرنمیکنندکه مشکلی هست وخودشان ستم ندیدند.کسانیکه سن متوسط رادارند وقتی گروه های سنی سالخورده تحقیرمیشوندمشکلی نمی بینند.درموردمساله قومی هم بنظرمن همین مساله است.نه فقط دولتهای حاکم دراین تبعیض قومی نقش دارندبلکه اگرهمه ما یک آگاهی ضد تبعیض نداشته باشیم خودمان هم یاری میرسانیم این شکافهای قومی وتعصبات وتحقیرقومی راتولیدوتجزیه تولیدکنیم واین ها به فاصله گیری وجدائی ازیکد یگر منجربشه.وهمانطوریکه گفتم امروزبطورجدی مساله قومی به یکی ازمعضلات جامعه ایران تبدیل شده که فقط بایدبا یک آگاهی ضدتبعیض بمبارزه علیه آن برخاست.

سوال مجریان برنامه:4
شمادرموردتدریس زبان مادری ،حالا امکان تدریس دوزبانه،یااینکه اصلآ انتخاب زبان رسمی چه فکرمیکنید؟
جواب دکترمهرداددرویش پور:
اولآ اینکه ماکشورهائی داریم که حتی زبان رسمی ندارند یک کشورندمثل بلژیک،زبانهای آلمانی فرانسه و ....البته من معتقدم درایران زبان رسمی باید فارسی باشد.درکشوری نظیرکانادازبان رسمی انگلیسی است اما کبک حق تحصیل وتدریس بزبان فرانسه هم وجودداره.من برایم بهت انگیزه که بدلیل نهادینه شدن درواقع فرهنگ ستم قومی درما، فکرمیکنیم که اگر من فارس هیچ وقت با هیچتبعیضی روبرونبودم برسریادگیری زبان مادری خودم هیچ مشکل نیست که برای کرد-آذری وعرب اصلآ بزبان مادری حتی حق تحصیل وتدریس ندارندوفرهنگشان باین ترتیب میتونه روبنابودی بره،چون زبان نقش مهمی دراین زمینه داره.
من خیلی راه دورنمیخوام برم حتی لازم نیست که برم بکشوردموکراتیکی نظیرکانادا اشاره کنم،حتی کشورعراق دردوره صدام حسین که کردهاراکشت،زبان کردی درمدارس تدریس میشدودانشگاه سلیمانیه هم وجودداشت بزبان کردی،که کشورایران حتی ازعراق دراین موردمعین عقب مانده تربود.یک نکته دیگر،نابرابری های اجتماعی ابعادگوناگون داره،نابرابری طبقاتی،نابرابری جنسیتی،نابرابری سنی،نابرابری قومی وخواستم بگم که رابطه قومی بدبختانه اساسآ یک رابطه مبتنی برتبعیض است.اصلآاگرانسانهابخاطرموقعیت قومی شان باتبعیض روبرونشوندچنین حسی که بخواهندتعصب یاتعلق قومی شانرادامن بزنندکم رنگ میشه.این نکته ازاین نظراهمیت داره که مازمانیکه راجع به ایران صحبت میکنیم برای اینکه همبستگی ملی راتقویت کنیم ،برای اینکه همه ایرانیان احساس کنند به آن سرزمین وابسته انددرمورد تحریکا ت قدرت های خارجی برای تجزیه کشورقرارنگیرندیاحتی ازیکدیگرگسسته نشوند،لازمه اش اینه که مایک سیاست ضدتبعیض داشته باشیم،وضدتبعیض فقط مساله زبان نیست.اینکه منطقه بلوچستان بشدت عقب نگهداشته شده است،منطقه صنعتی نیست،کردستان همین طور،ترکمن صحراهمین طور.یعنی مابایدیک سیاستی داشته باشیم که تمرکزقدرت ایجادکنیم ازباصطلاح سرمایه گذاری برای مناطقی که بحاشیه رانده شده اند.تبعیضات قومی رابرچینیم ،همه ایرانیان مستقل ازاینکه چه تعلق قومی دارند،ازحقوق وشرایط برابربرخوردارباشند،درچنین شرایطی اصلآمهم نیست که فردروی هویت قومی خودش تاکید بکند.اما وقتی نابرابری ها وجودداره،متاسفانه تعصبا ت قومی هم افزایش پیدامیکنه وبعنوان یک واکنش دربرابرآن ناسیونالیسم عظمت طلبانه میتونه ایده ئولوژی های قومی شدت بگیره که من آنراهم برای دموکراسی مثبت نمی بینم.
*...کلمه واضح نیست!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

از اينكه نظرات خود را با رعايت ادب و احترام به ساير خوانندگان وبلاگ مي نويسيد متشكرم