توضيح : متن و عكس ها عيناً ازسايت اينترنتي" دانش ما برداشته" شده است . ليكن ذكر اين نكته خالي از فايده نيست كه در اولين قسمت اين نوشته آمده كه پدر جبار باغچه بان شاهنامه خاني مي كرده است . با توجه به اينكه اولين سمينار شاهنامه در زمان رضا شاه و در سال 1317برگزار شده اين شاهنامه يا منظومه اي تركي بوده و يا درج شاهنامه در اين سطر جعلي بوده و سعي داشته اند مفهومي جعلي بنام فردوسي و شاهنامه خواني در آزربايجان را در ذهنخواننده رسوب دهند. |
پدرش قناد، معمار و مجسمهساز بود و در نقل داستانهای كهن و اشعار شاهنامه تبحر داشت. مادربزرگش، بنفشه، زنی باكفایت، طبیب محل و شاعر بود. این دو نقش مهمی در پرورش استعدادهای هنری و خلاقیت جبار داشتند. تحصیلات جبار به شیوه سنتی و مكتبخانهای بود. او در پانزده سالگی مجبور به ترك تحصیل شد و به حرفههای پدرش روی آورد. در 1284شمسی، به دلیل درگیریهای مذهبی، به زندان افتاد. در آنجا، هفتهنامه ملانهیب و سپس ملاباشی را مینوشت و مصور میكرد و به كمك همزنجیر و همبندش برای فروش به خارج از زندان میفرستاد. زندان در افكار و معتقدات او تغییرات بنیادی پدید آورد و از آن پس، با عشق به آرمان صلح و انساندوستی، فعالانه وارد زندگی فرهنگی و اجتماعی شد. باغچهبان تعلیم و تربیت زنان و كودكان را مهم میشمرد و به رغم مخاطرات موجود، پنهانی به تدریس سرِخانه دختران میپرداخت. از اولین آثار او برای كودكان داستانهای منظوم « قیزیللی یاپراق» (برگ زراندود) و «بایرامچیلیق» (مژدهرسانی عید) است. این آثار، با نام جبار عسكرزاده، متخلص به عاجز، در 1290ش در ایروان چاپ شد. وی، در همین اوان، با نوشتن مقالات و سرودن اشعار، همكاری خود را با روزنامه فكاهی ملانصرالدین آغار كرد و در 1291ش به نشر هفتهنامه فكاهی لكلك در ایروان پرداخت. با آغاز جنگ بینالملل اول و كشمكشهای خونین میان مسلمانان و ارامنه، ناگزیر به تركیه مهاجرت كرد. در آنجا، ابتدا تحویلدار و سپس فرماندار شهر ایگدیر شد؛ ولی چندی بعد ناگزیر به قفقاز بازگشت. وی در 1297ش، در شهر نوراشین، از توابع ایالت ایروان، مدرسهای تأسیس كرد كه به علت آشفتگی اوضاع دیر نپایید. در 1298ش، بر اثر شدت گرفتن خونریزیها در قفقاز، با خانواده خود به ایران آمد. باغچهبان خدمات فرهنگی خود را، به عنوان معلم كلاس اول، در مدرسه احمدیه مرند آغاز كرد و دیری نگذشت كه نحوه كار وی و پیشرفت شاگردانش جلب توجه نمود. اولین اثر او در ایران نمایشنامه «خرخر» است كه برای شاگردانش نوشت و در مدرسه اجرا كرد. در ایران زمان، امتیاز تأسیس یك دبستان دخترانه را گرفت؛ ولی، به سبب مخالفتهای متعصبان، موفق به افتتاح آن نشد. در 1299ش، به جهت حسن شهرتش، بنا به دعوت رئیس فرهنگ آذربایجان، به تبریز رفت و در آنجا به كار خود ادامه داد. در این زمان، با روش تازه خویش نوشتن كتاب اول را برای كودكان آغاز نهاد. باغچهبان برای تدریس مواد گوناگون درسی، وسایل سمعی و بصری ساخت و كتاب الفبای آسان را برای تدریس فارسی به تركزبانان بزرگسال نوشت. وی، با همكاری همسر و همكارش، صفیه میربابایی، به تدریس دختران در كلاسهای مخصوص نیز موفق شد. وی، در این زمان، «جمعیت حمایت معلمین» و «جمعیت تئاتر» را تأسیس كرد و نمایشنامههای انتقادی، از جمله حیات معلمین و اِركَك خالاقیزی(خالهقزیِنَر)، را نوشت. باغچهبان در 1303شمسی، بنا به پیشنهاد رئیس فرهنگ آذربایجان، كودكستانی به نام «باغچه اطفال» در تبریز تأسیس كرد و نام خانوادگی خود را از عسكرزاده به باغچهبان تغییر داد. وی، برای كودكان، بازیها و كاردستیهای جدید و تزئینات و صورتكهای گوناگون ساخت و شعر، سرود و نمایشنامه نوشت، و به یاری همسرش، كه با موسیقی آشنا بود، در كودكستان نمایشهای آهنگین اجرا كرد. در1305، با توجه به حالات یك كودك ناشنوا در «باغچه اطفال» به فكر تدریس به ناشنوایان افتاد و كار تدریس به كر و لالها را با سه پسر ناشنوا آغاز كرد. باغچهبان در آموزش ناشنوایان هیچگونه تجربه قبلی یا دسترسی به كتاب و مقالاتی در این باره نداشت. او، در پرتو تجربه شخصی، به نقش مهم حس باصره و لامسه در آموزش زبان به ناشنوایان پی برد. صداهای زبان فارسی را به دو دسته حنجرهای(آوایی) و تنفسی(بیآوا) و هر یك از این دو گروه را به ممتد و غیر ممتد تقسیم كرد. وی «الفبای دستی گویا» را، كه در نوع خود در جهان بینظیر است، بر پایه ویژگی صداها و شكل حرفها ابداع كرد. در این الفبا، بر خلاف بعضی الفباهای دستی دیگر، از یك دست استفاده میشود. این نشانهای دستی، ضمن اینكه كمك به لبخوانی است، وسیلهای برای تعلیم و اصلاح تلفظ نیز هست. باغچهبان، بهرغم خدمات فرهنگیش، مجبور به ترك تبریز شد و در1306 به دعوت رئیس فرهنگ فارس به شیراز رفت. در همان سال، «كودكستان شیراز» را تأسیس كرد و به نوشتن شعر، چیستان و نمایشنامههای گوناگون پرداخت كه، از آن میان، مجموعه شعر زندگی كودكان و نمایشنامه گرگ و چوپان را در1308و نمایشنامه پیروترب و خانمخزوك را در 1311خود مصور و چاپ كرد و وسایل و بازیهای گوناگونی برای پرورش حافظه، حواس و اندامهای تكلم ساخت. برنامه كودكستانش شامل ورزش، گردش در كوه و صحرا، تمرین رختشویی، تعلیم بنایی و خشتزنی و مجسمه سازی و كار بافتنی و آداب معاشرت و غیره بود. در همین زمان، كار تئاتر را نیز ادامه داد و با همكاری نصرالله شادروان، چندین نمایشنامه انتقادی به صحنه آورد. از این رو میتوان گفت كه در دهه اول قرن چهاردهم در كشور ما از نظر آغاز آموزش و پرورش ابتدایی و آموزش كودكان استثنائی و ایجاد فرهنگ و ادبیات كودكان برجستگی چشمگیری داشتهاست. در پایان 1311، باغچهبان به تهران آمد. او قصد داشت مؤسسهای برای پژوهشهای روانشناسی و تربیتی تأسیس كند كه به دلیل نداشتن پشتیبانی مادی و معنوی از آن منصرف شد. در این ایام، ناگزیر مدت كوتاهی در یك كارخانه سیگارپیچی مشغول كار شد. در آذر 1312، باغچهبان، با چاپ اعلانی در روزنامه اطلاعات درباره آموزش ناشنوایان، اولین كلاس ناشنوایان را، در مطب دوستش، با یك شاگرد، دایر كرد. تعداد شاگردان به تدریج به پنج نفر افزایش یافت. در پایان سال تحصیلی، وزارت فرهنگ، با احساس رضایت از نتیجه آموزش ناشنوایان، ماهانهای به مبلغ چهل تومان برای دبستان مقرر داشت و «دبستان كر و لالها» رسماً آغاز به كار كرد. در همان سال، باغچهبان تلفن گنگ یا سمعك استخوانی را اختراع كرد و به ثبت رسانید. این سمعك وسیله انتقال صوت از طریق دندان به مركز شنوایی است. در 1314، وزارت فرهنگ «دستور تعلیم الفبای» او را منتشر كرد كه امروز نیز از روش پیشنهادی در آن («روش باغچهبان») در كلاسهای دبستانی و بزرگسالان استفاده میشود. در 1322، با كمك افراد خیّر، «جمعیت حمایت كودكان كر و لال كور» را در تهران تأسیس كرد كه در تیر 1323 به ثبت رسید و بعدها كلمه كور از عنوان آن حذفشد. در بهمن همین سال، ماهنامه زبان را منتشر كرد و در آن روش تازه خویش را در اختیار آموزگاران كلاس اول گذاشت. كتابهای اول دبستان و كتاب سرباز را، با روش تازه، در همین سال منتشر كرد. در اسفند 1328، اساسنامه و برنامه كامل و دقیق تحصیلات پنجساله ناشنوایان برای آموزش زبان و حرفه، روش شفاهی توأم با الفبای دستی گویا، به كوشش باغچهبان، تهیه و به تصویب رسید. او، در1330، «كانون كر و لالها» را پایهگذاری كرد. در 1332، نخستین كلاس تربیت معلم ناشنوایان را، با همكاری دانشسرای مقدماتی، در آموزشگاه خود تأسیس كرد و بدین ترتیب، اولین گام در تربیت رسمی معلمان كودكان استثنائی برداشتهشد. در 1343، كتاب حساب را برای كودكان ناشنوا و روش آموزش كر و لالها را برای آموزگاران نوشت. در كتاب اخیر، ضمن توضیح صداهای زبان فارسی و روش آموزش تلفظ و لبخوانی، اصول «زبان مصور» را به تفصیل شرح داده است. زبان مصور مجموعه علایم بصری است كه با استفاده از آن میتوان ساختار زبان را به ناشنوایان آموخت. در همین زمان، «گاهنامه»، وسیلهای بصری برای آموختن چگونگی بلند و كوتاه شدن روزها، را ساخت. آموزشگاه باغچهبان، در زمان حیات وی، از هر نظر گسترده و مجهز شد. با اجرای برنامه تربیت معلم ناشنوایان، مدارس و كلاسهای ویژه و هنرستانها و كلاسهای بزرگسالان(اكابر) و باشگاهها و مراكز پژوهشی و خدمات ویژه، از جمله دورههای تربیت رابط ناشنوایان در تهران و شهرستانها تأسیس شد و ناشنوایان به مراكز آموزش عالی راهیافتند. باغچهبان در اواخر عمر، «جمعیت سلام» یا «گرامیداشت» را با نیت تشویق مردم به تجلیل از نیكوكاران در زمان حیاتشان، تأسیس كرد و جزوه «آدمی اصیل» را در این باره منتشر ساخت. از كتابهای شعر و نمایشنامه و داستانهای كودكانه باغچهبان به زبان فارسی نه اثر به چاپ رسیدهاست. از جمله آثار چاپ نشده او در این حوزه نمایشنامه آهنگین مجادله دو پری است. همچنین در روشهای تدریس خواندن و نوشتن و آموزش ناشنوایان، سیزده اثر از وی منتشر شدهاست. آثار او به زبان تركی بالغ بر دوازده كتاب است كه از آن میان، ترجمه رباعیات خیام، به نام رباعیات آذری خیام، ارزش خاصی دارد. رباعیات باغچهبان، كه در 1337 به چاپ رسید، آیینه افكار و فلسفه زندگی اوست. باغچهبان در 4 آذر 1345 درگذشت. بعد از در گذشت جبار باغچه بان مديريت دبستان كرولالهای باغچه بان بر عهده دختر بزرگش ثمينه باغچه بان گذاشته شد كه در گسترش آموزش و پرورش ناشنوايان در ايران نقش مهمی داشت. آثار به جا مانده از او عبارتند از : 1. برنامه كار آموزگار 1302 2. الفبای آسان 1303 3. الفبای دستی مخصوص ناشنوايان 1303 4. زندگی كودكان 1308 5. گرگ و چوپان 1308 6. خانم خزوك 1311 7. پير و ترب 1311 8. بازيچه دانش 1311 9. دستور تعليم الفبا 1314 10. علم آموزش برای دانشسراها 1320 11. بادكنك 1324 12. الفبای خود آموز برای سالمندان 1326 13. پروانه نين كتابی 1326 14. الفبا 1327 15. اسرار تعليم و تربيت يا اصول تعليم الفبا 1327 16. الفبای گويا 1329 17. برنامه يكساله 1329 18. كتاب اول ابتدايی 1330 19. حساب 1334 20 كتاب اول ابتدايی 1335 21. آدمی اصيل و مقياس واحد آدمی 1336 22. درخت مرواريد 1337 23. خيام آذری 1337 24. رباعيات باغچه بان 1337 25. روش آموزش كرولالها 1343 26. من هم در دنيا آرزو دارم 1345 27. بابا برفی 1346 28. عروسان كوه 1347 29. زندگينامه باغچه بان به قلم خودش 1356 30. شب به سر رسيد 1373 31. كبوتر من كبوتر من1373 چند تصویر آرامگاه باغچه بان |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
از اينكه نظرات خود را با رعايت ادب و احترام به ساير خوانندگان وبلاگ مي نويسيد متشكرم