۱۳۹۳ آذر ۱, شنبه
۱۳۹۳ آبان ۲۹, پنجشنبه
تلقی نسل مادربزرگ مرحوم من از کلمه آذری... فرزاد صمدلی
کلاس دوم ابتدائی بودم.
در شهر اردبیل، معلم مشهدی فارس زبانی به نام اقای خیری تشریف داشتند که زبان ترکی را نمی دانستند.
ایشان در اصل ریاضی تدریس می کردند. الحق معلم شریفی بودند و برای یادگیری دانش آموزان دل می سوزاندند.
اولین روز کلاس دوم دبستان بودیم که اقای خیری تشریف آوردند و از تک تک بچه ها در خصوص اسمشان سئوال کردند.
با توجه به اینکه نام و نام فامیلی من "فرزاد صمدلی" است و تلفظ نام خانوادگی صمدلی برای یک فارس زبان مشکل است، همین مسئله برای من دردسرساز شد.
اقای معلم تا به اسم
تناسب شمع افروزی در تبریز و بالا رفتن قیمت خر در مقابل بی قیمتی جان انسانها
اول - تصادف دو خودرو در جاده اهر - تبریز و زنده زنده سوختن پنج سرنشین (انعکاس رسانه ای در داخل و خارج ایران نداشت )
دوم - مرگ یک جوان گمنام که خواننده پاپ فارسی بود (انفجار رسانه ای در ایران و خارج )
سوم - توهین شنیع یک کارمند شبکه پر طرف دار ایرانی به نام من و تو (دریغ از یک عذر خواهی و ماست مالی به تمام معنا )
بسیاری از هم وطنان فعال مدنی و سیاسی آزربایجانی از واکنش احساسی اهالی تبریز و تجمع آنان و شمع افروزیشان بخاطر
من خودم یک آذری نیستم ! پاشایی رو هم نمی شناسم !
مرگ یک خواننده پاپ به نام مرتضی پاشایی مرا به چند سال قبل یعنی زمان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 88 برد. در آن سال خبری منتشر شد مبنی بر ملاقات کروبی با ساسی مانکن ، من که جناب ساسی مانکن را نمی شناختم اولش فکر کردم این جناب یک مقام وزارت خارجه آمریکا هست که رقبا برای کوبیدن کروبی خبر ملاقات او را با رقیب انتخاباتیشان منتشر کردند. بعداً فهمیدم ای دل غافل ایشان یک خواننده پاپ فارسی است ! همان موقع مطلب طنزی هم نوشتم که در سایت های مختلف آزربایجان منتشر شد. آن موقع من هنوز جلای وطن نکرده بودم و در اورمیه اقامت داشتم . امروز هم که در آمریکا زندگی می کنم خبر مرگ خوانده پاپ فارسی دیگری منتشر شد که از وجودشان و هنرشان هیچ اطلاعی نداشتم . اول خودم را کمی سرزنش کردم که چرا من اینقدر آدم کم اطلاعی هستم ولی بعدا از کمی فکر به این نتیجه رسیدم که خوب انسان از حوزه ای که علاقه ای به آن ندارد یا خود را کاملاً با آن بیگانه حس می کند نمی تواند اطلاعات زیادی داشته باشد